چگونه از شر تعارضات ذهنی خود رها شویم؟
فرد سیگاری وقتی نمیتواند سیگار را ترک کند؛ برای اینکه از رنج تعارضات ذهنی خلاص شود؛ توجیه میکند که سیگار باعث میشود اعصابم آرام شود؛ برای کاهش وزن خوب است و باعث تمرکز بیشتر میشود!
وقتی دچار باورهای خاصی باشید و در زندگی شما اتفاقاتی متناقض با باورهایتان، رخ بدهد؛ شما یا کمتر متوجه تناقضها میشوید و یا هر تناقض و اختلافی را توجیه میکنید تا دچار رنج تعارض و ناهماهنگی در باورهایتان نشوید!
به همین خاطر، فردی که خود را همیشه شکست خورده میپندارد؛ شکست یا اشتباه در کارها، برایش عادی به نظر میرسد! یا زنی که خود را دوست نداشتنی و بیارزش میپندارد؛ از بیتوجهی مردان، احساس تعارض نمیکند؛ پس چنین روابطی را عادی میپندارد! کلاهبردارانی که سر دیگران کلاه میگذارند احساس تعارض و ناهماهنگی نمیکنند!
ما بر اساس باورها و تصاویر ذهنی که از خود داریم رفتار میکنیم. هر اتفاقی هم برای ما میافتد آن را توجیه میکنیم تا دچار ناهماهنگی شناختی نشویم. حتی اگر اتفاقاتی که افتاده است مثبت باشند؛ اما ما فردی با عزتنفس ضعیف و باورهای منفی باشیم؛ باز هم این تعارض، به ما احساس رنج میدهد چون باورهای ما مورد تهدید قرار گرفته است! در این شرایط، دست به توجیه، انکار و… میزنیم! و باز هیچ تغییری در رفتار ما انجام نمیشود!
ما میخواهیم سریعاً هیجانات منفی و رنجهای ناشی از تعارضات در آنچه باور کردهایم با آنچه واقعیت دارد یا اتفاق افتاده است را کاهش دهیم پس دست به توجیه و توجه انتخابی میزنیم! به همین خاطر هر چقدر موفقیتها و قابلیتهای برخی اشخاص را به آنها یادآوری کنیم باز جز شکست، نقص و بدبختی چیزی نمیبینند و میگویند اینها استثنا یا شانسی بوده است یا چیز مهمی نیستند!
ما بایستی ذهنی باز و پرسشگر داشته باشیم؛ به استقبال تفاوتها برویم و به باورهایمان شک کنیم؛ نگاه نقادانه داشته باشیم و از تعارضات و تناقضات ذهنمان فرار نکنیم؛ رنج ناهماهنگی را بپذیریم و سرکوب نکنیم و تحمل ابهام را داشته باشیم. این تعارضات ذهنی، ممکن است برای ما رنج به همراه داشته باشند اما باعث میشوند که ما با واقعیتها روبرو شویم و افکار، باورها و رفتار خود را بر اساس واقعیتها تغییر دهیم.
تعارضات ذهنی؛پافشاری روی باورهای خاص و اتفاقات متناقص با آن باعث توجیه ما میشود.پاسخ به هیجانات منفی و رنج با توجیه????ذهن باز و پرسشگر داشته باشیم لطفا مطلب مشاوره خانواده چیست؟را بخوانید.
منبع: وبلاگ مشاوره روانشناسی