از کجا بفهمیم داریم اشتباه فکر میکنیم؟
باورهای ما محکوم به شکستند. زیرا زندگی از دستورات ما پیروی نمیکند. ممکن است این مسئله بیش از توان ما به نظر برسد اما اینطور نیست؛ زندگی بیش از توان باورهای ماست و هر روز آنها را خرد میکند؛ البته اگر خوش شانس باشیم!با خرد شدن باورهایمان، به اشتباه تصور میکنیم ماییم که فرو میپاشیم، اما در واقع تخیلات ما که خود را ذات و جوهر ما وانمود میکردند ناپدید میشوند.
و هیچکس بهتر از کودکی که برخلاف امیدهای ما رفتار میکند، نمیتواند توهمات ما را در هم بشکند. مادری از پسرش در برابر آزار پدر محافظت نکرده بود. بعدها پسر از مادرش به این بهانه که او مقصر اصلی مشکلاتش است، باج خواهی میکرد و آنقدر به او فشار میآورد که تسلیم میشد!
بعد از اینکه به آن مادر نشان دادم چطور پسرش از او باج میگیرد و چگونه او تقلا میکند که بخشش پسرش را بخرد و چگونه سعی او برای خریدن صلح، به جنگ بیشتر منجر میشود؛ او گفت: این داره منو میکشه! به او گفتم: این داره توهمات تو رو میکشه نه خود تو رو!
او لب هایش را جمع کرد و با گریه گفت: ولی من نمیخوام روابطمون آسیب ببینه! به او گفتم: چطوری میتونی به چیزی که وجود نداره آسیب برسونی!؟ او با پسری خیالی که میخواست داشته باشد ارتباط داشت نه با پسر واقعیاش! اما میخواست پسرش با خود او رابطه داشته باشد؛ نه با تصویری که از مادرش برای خود ساخته بود!
پسرش تصویر یک شیطان صفت را از مادرش میدید که سزاوار مجازات است نه خود مادرش را… مادر نیز میترسید رابطه خوبی که در آرزویش بود، آسیب ببیند؛ در حالی که چنین رابطهای سالها بود وجود نداشت.
با رها کردن توهمات خود، میتوانیم با حقیقتی که از آن وحشت داشتیم زندگی کنیم. وقتی آن زن از انتظار برای داشتن پسری که میخواست دست کشید؛ دیگر سعی نکرد عشق او را بخرد و در عوض، عاشق پسر واقعیاش شد. باجگیری به آخر رسیده بود.
شما وابستگی به چه باورها و توهماتی را کنار گذاشتید تا توانستید با واقعیت روبرو شوید؟
دروغهایی که به خود میگوییم
جان فرد ریکسون
نظرات :
خانومه درد دل میکنه که: مرد پیدا نمیشه
همه نَرن به خدا
قبل از اینکه در این مورد صحبت کنم باید بگم: باور دارم این جمله که 《آدم خوب و بد نداریم》 از مزخرفترین حرفهای تاریخه. آدم میتونه از حیوون پایینتر و از فرشته ها بالاتر باشه
(در ضمن حیوونی که حیوون بودن رو انتخاب نکرده، خیلی شرف داره به انسانی که حیوون بودن رو انتخاب کرده)
.
اما یه حقیقتی رو باید اعتراف کنیم:
امروز تعداد آقایونی که مرد نیستن و فقط نَرن و همینطور تعداد زن هایی که خانوم نیستن و فقط مادهن، خیلی زیاد شده.
.
اما سوال مهم اینه که کِی یه مرد تبدیل به یه نَر میشه و کِی یه زن تبدیل به یه ماده؟
جواب من اینه: وقتی که قبل از انسان بودنشون اولویت رو به جنسیتشون میدن و اشتیاق انسانیتشون رو به میل جنسیشون میفروشن.
.
خیلی از خانومها ازم میپرسن که چرا با هر کی ارتباط داشتیم نامرد بوده؟ و دیگه مرد وجود نداره
سوال خیلی مهمتر:
نر ها سراغ کی میرن؟
جواب مهم:
سراغ ماده، یا بهتر بگم کسی که خواسته یا ناخواسته داره خودش رو یه ماده نشون میده.
.
وقتی به عنوان یه خانوم که دلت محبت میخواد، خودت رو در دسترس قرار میدی، ظاهر زنانهت رو به نمایش میذاری و به هر طریق جنسیتت رو فریاد میکنی، هیچوقت یه مرد سراغت نمیاد. و تا دلت بخواد نرها برای نزدیک شدن بهت برنامه میریزن…(تاکید میکنم حتی اگر خیلی خانوم باشی ولی رفتارت تو رو یه ماده معرفی کنه)
.
و اگر میخوای بدونی نرها با مادهها چطور رفتار میکنن، یه کم مطالعه کن(توو پست دستمال کاغذی کمی در موردش گفتم)
.
همینطور پسری که خودش رو نَر نشون بده، ماده ها میان سراغش
.
و کاش میشد با کلمات توضیح داد که لذت انسانی چقدر عمیق و پایداره…
همین…
این ویدئو راببینید: مشاوره ازدواج
منبع: روانشناسی امروزی