چگونه اضطراب حمله میکند؟
بهتر است تعریف افکار مثبت یا منفی را کنار بگذاریم و خود را زیاد درگیر آن نکنیم! زیرا یک فکر درست یا غلط، میتواند مثبت یا منفی باشد! افکار غلط، افکاری هستند که منطبق بر حقیقت نیستند یا بطور دقیق، واقعیت یا آنچه اتفاق افتاده است را شرح نمیدهند یا منعکس نمیکنند!
افکار غلط، چه منفی و یا حتی مثبت باشند؛ به ما آسیب میزنند و مشکلات هیجانی و رفتاری برای ما ایجاد میکنند. پس روش درست روبرو شدن با افکار، این نیست که آنها را به هر صورتی که هستند مثبت کنیم؛ بلکه لازم است افکارمان را مشاهده و از ماهیت و ریشه آنها آگاهی پیدا کنیم و پیامدها و نتایج آنها که همان رفتارهای ما هستند را بررسی کنیم و مسئولیت آنها را بپذیریم.
یکی از راههایی که باعث میشود افکار غلط را کنار بگذارید؛ این است که مزایا و معایب افکارتان را ارزیابی کنید. بررسی کنید که فلان فکر خاص، چه پیامدهای مثبت و منفی برای شما دارد؟ اگر آن فکر را کنار بگذارید چه اتفاقی میافتد؟ اگر فکر دیگری جایگزین آن شود چه تغییری در پیامدها انجام میشود؟
نکته مهم در اینجا این است که یک فکر یا رفتار غلط، ممکن است برای شما مزایایی مقطعی و موقتی نیز داشته باشد اما در بلندمدت، برای شما ضرر خواهد داشت. مثلا سیگار کشیدن یا اجتناب از یک موقعیت، ممکن است احساس خوب موقتی بدهد اما در بلندمدت برای شما آسیب به همراه خواهد داشت. پس به معایب بلندمدت توجه کنید.
گاهی هم یک فکر یا رفتار، مزایای کاذبی برای شما به همراه دارد. مثل وابستگی عاطفی که باعث میشود شما حتی در یک رابطه آسیب زا بمانید! یا فکر قربانی بودن که شما را در بیمسئولیتی و دنبال مقصر گشتن نگه میدارد!
ذهن شما گاهی اوقات، به مزایای کاذب توجه بیشتری میکند و معایب واقعی را نادیده میگیرد. اما اگر با مسئولیت انتخابها و پیامد رفتارتان بطور واقع بینانه، آشنا شوید افکار غلط را کنار خواهید گذاشت یا حداقل با آگاهی از پیامدها و قبول مسئولیت، همچنان به آن فکر یا رفتار غلط، ادامه خواهید داد!
بنظر میرسه قبل از افکار هیجانات هستند و بهتره اول بریم سراغ اونا مبحث هیجانات اونقدر مهمه که کم کم تمام رویکردها دارن اونو وارد کارشون میکنن .فکر باعث عمل نمیشه و هیجان مهم تره و راهش غلبه بهش با تکنیک ایی اف تی یا ضربه تراپیه. بخوانید: مشاوره های قبل از ازدواج
همانطور که میدانید مشکلات و رنجها در زندگی، اجتناب ناپذیر هستند اما مهم این است مشکلات و رنجها، در راه چه ارزشها و اهدافی پیش آمدهاند و در واقع، آیا این رنجها، ارزش تحمل کردن دارند!؟
و آیا اصلاً ارزشهای ما، ارزشهای خوب، راستین و ارزیابی شدهای هستند؟! ارزشهای شما در زندگی چه هستند و برای آنها و در مسیر آنها، چه رنجهایی بردهاید؟ شما چه درسهایی از روبرو شدن با مشکلاتتان گرفتهاید؟ بعد از عبور از مشکلات، تبدیل به چه آدمی شدید یا چه تغییرات عمیق و درونی داشتید؟
رنجها اجتناب نا پذیر هستن. من فکر میکنم چه خوبه که این رو در خاطر داشته باشیم، تا بجای اینکه بشکل غریزی بخوایم از رنج فرار کنیم و وارد تنبلی و رخوت و انفعال بشیم، رنج ارزنده رو بپذیریم و انتخاب کنیم. مطلب بعدی در مورد تغییر هست، دکتر بابایی زاد جایی فرمودند که گاهی اصلا متوجه نمیشیم که تغییر کردیم فقط زمانی که دقیق خودمون رو با گذشته مقایسه و برسی میکنیم متوجه میشیم، پس بدون نگرانی خودسازی رو ادامه بدیم.
روانشناسی خانواده