مشاوره روانشناسی زنان

شما ممکن است با خانواده شوهرتان زندگی کنید و یا حتی از آنها دور باشید اما همیشه شوهرتان خانواده خود را به شما ترجیح بدهد و برای آنها احترام و ارزش بیشتری قائل باشد. متاسفانه در برخی از فرهنگ ها مرد بعد از ازدواج نیز باید مراقبت از والدین و خواهر و برادرهایش را در اولویت قرار داده و حتی به آنها بیشتر از همسر خود اهمیت بدهد. در این شرایط به جای عصبانیت، کشکمش و یا درگیری با شوهر می توانید به فکر برداشتن گام هایی برای تعادل ساختن زندگی خود باشید.

مشاوران مرکز مشاوره تلفنی خانواده آویژه به بررسی این موضوع پرداخته و راهکارهایی را برای مقابله با شوهری که خانواده اش را به زنش ترجیح می دهد، نگارش کرده اند. اگر شما نیز از این وضعیت خسته شده اید و می خواهید اولویت همسرتان باشید، پس مطالعه این مقاله را از دست ندهید.

راهکارهایی برای مقابله با شوهری که خانواده اش را به همسرش ترجیح می دهد
شما می توانید از راهکارهای زیر برای متعادل ساختن زندگی خود استفاده کنید.

رابطه قوی شوهرتان با مادرش را بپذیرید
اکثر پسران رابطه قوی با مادرانشان دارند. برخی از مردان بعد از ازدواج این رابطه را محدود می کنند. اما برخی دیگر نمی توانند وابستگی به مادر را کاهش دهند. اگر همسرتان باید هرروز با مادرش صحبت کند و یا در هفته چندین بار به او سر می زند، ناراحت نباشد. هرگز او را سرزنش نکنید و یا نگویید از رفتارش ناراحت می شوید. نشان دادن حساسیت می تواند شرایط را بدتر سازد. پس سعی کنید این واقعیت که پسران به شدت مامانی هستند را بپذیرید.

برای سفر دو نفره برنامه ریزی کنید
ممکن است شما در تمام سفرهای خود مجبور بوده باشید که همراهی والدین و یا خواهر و برادر همسرتان را بپذیرید. این می تواند واقعا آزار دهنده باشد. پس دست به کار شوید. به شوهرتان بگویید اگر سالی دو بار به مسافرت می روید، یکی با خانواده اش باشد و دیگری خودتان باشید با فرزندانتان. خودتان با همراهی فرزندان و شوهر مقصدی را انتخاب کنید و برنامه سفر بچینید. در این شرایط شما می توانید با همسرتان در مکانی که خانواده اش حضور ندارند، خوش بگذرانید و تفریحاتی که می پسندید را انجام دهید.

 یک بودجه تنظیم کنید
اگر می بینید که بیشتر درآمد شوهرتان برای خانواده اش صرف می شود، در صورتیکه آنها خودشان وضع مالی مناسبی دارند و شما در آخر ماه با مشکلات مالی مواجه می شوید. با شوهرتان بودجه ای را برای خانواده در نظر بگیرید. این بودجه تعیین می کند که چقدر باید برای خانواده خودتان باشد و چه مقدار می تواند کمک به والدین همسرتان باشد. به او بگویید که او باید هزینه های ضروری خانواده اش را پاسخ دهد. او مسئولیت تامین و رفاه خانواده را بر عهده دارد. پس نباید از این مسئولیت فرار کند. با تعیین بودجه دیگر شوهرتان نمی تواند خانواده اش را در اولویت بگذارد.

 دیدارهای نسبی را کاهش دهید
آیا خانه شما شبیه یک کاروانسرا است که در آن اقوام حتی بدون تماس تلفنی وارد آن می شوند و از شما انتظار دارند که بهترین ها را برایشان آماده کنید؟ در این شرایط شوهر متوجه فشارهایی که برروی همسر است نمی شود و نمی داند که زندگی خود را خراب کرده است. پس سعی کنید با همسرتان صحبت کنید. به او بگویید که آخر هفته ها را برای چنین ملاقات هایی داشته باشد. مرزهای خود را مشخص کنید و با بستگان نیز به صورت مودبانه و محترمانه نسبت به کارها و درگیری های خود صحبت کنید. از آنها بخواهید قبل از آمدن به منزل شما، اطلاع بدهند و یا رفت و آمد دو طرفه داشته باشید.

به خودتان اهمیت بدهید
به یاد داشته باشید که اهمیت ندادن به خود باعث می شود که دیگران نیز به شما اهمیت ندهند و برای شما ارزش قائل نشوند. پس سعی کنید خودتان را در اولویت قرار دهید. ورزش کنید، به ظاهر خود رسیدگی کنید و برای تفریح وقت بگذارید. این کار باعث می شود همسرتان نیز به شما اهمیت داده و متوجه شود که شما نیز نیازها و خواسته هایی دارید.

او را از رفتارهای افراطی اش آگاه سازید
ممکن است خواهر یا برادر همسرتان بیمار شده باشد. شوهرتان هر روز دو یا چندبار به او سر می زند و از رسیدگی به فرزندان غافل شده است. مثلا ممکن است پسر شما امتحان ریاضی داشته باشد و گریه های دختر کوچولوی شما اجازه ندهد تا به پسرتان رسیدگی کنید. در این شرایط حضور همسرتان به شدت احساس می شود. اما او حواسش به امور خانواده خود نیست. او ممکن اس این رفتار را ناخودآگاه و از روی نگرانی انجام دهد. پس با او در مورد رفتارهای افراطی اش صحبت کنید. از او بخواهید که بین شما و خانواده اش تعادل برقرار کند. مثلا می تواند امروز که پسرتان امتحان دارد، به او کمک کند و فردا به دیدار برادر یا خواهرش برود. این کار می تواند باعث شود که شما نیز در اولویت های او قرار بگیرید.

 خانواده خود را در اولویت قرار دهید
اگر شوهرتان خانواده اش را بر شما ترجیح می دهد. شما نیز خانواده خود را بر او ترجیح دهید. والدین خود را در تعطیلات خانوادگی خود قرار دهید و زمانی که او برای مادرش هدیه می‌ خرد، همان‌ ها را برای مادرتان نیز بخرید. به اندازه شوهرتان با والدین خود وقت بگذرانید یا به دیدن برادر و خواهرهای خود بروید. اما این کار را با حس انتقام جویی یا برای تلافی کردن رفتار او انجام ندهید. در عوض، آن را راهی برای پر کردن زمانی که شوهرتان در دسترس شما نیست، با محاصره کردن خود با افرادی که دوستشان دارید، در نظر بگیرید.

این کار به همسرتان کمک می کند تا متوجه شود که تحمل رفتارش تا چه میزان سخت بوده و به شما آسیب رسانده است. شما با تکرار رفتار او مانند یک آینه عمل کرده اید که بازتاب رفتارش است و او می تواند عیوب خود را متوجه شود.

 احساسات خود را به اشتراک بگذارید
ارتباط سالم و صادقانه کلید حل هر مشکلی در رابطه است. شوهر شما ممکن است حتی نداند که شما احساس می کنید که او خانواده خود را به جای شما انتخاب می کند. کاری که او انجام می دهد به طور طبیعی برای او اتفاق می افتد. ممکن است همسرتان متوجه نشود که با این رفتار چقدر به شما آسیب رسانده است. پس سعی کنید احساسات خود را بیان کنید. می توانید کنار هم بنشینید و راه حلی مناسب برای این مشکل پیدا کنید. به این ترتیب سوء تفاهم ها برطرف شده و روابط شما بازیابی می شود.

سخن آخر
اینکه شوهر شما خانواده اش را در اولویت قرار داده دلیل نمی شود که شما و فرزندانش را دوست نداشته باشد. او از کودکی اینگونه رفتار کردن را آموخته است و نمی تواند بین همسر و خانواده خود تعادل برقرار سازد. پس شما باید با سعی و تلاش این رفتار و عادت همسر خود را کاهش داده و زندگی خانواده خود را متعادل سازید. شما می توانید از راهنمایی های مشاوره خانواده در این زمینه استفاده کرده و روابط خود را بازیابی کنید. مشاور می تواند به شما کمک کند تا تعادل را به زندگی خود هدیه کنید.

منبع: همسرم خانواده اش را به من ترجیح میدهد

  
مهارت های تصمیم گیری (Decision-making skills) دو راهی است که از یک طرف به قصری با شکوه می رسد و طرف دیگرش به ته چاهی می رود که تیره و تار است . قدرت انتخاب در موقعیت های حساس مانند بازی کامپیوتری است که زمان هم در آن اهمیت دارد و اگر به موقع انتخاب نکنید خیلی زود بازنده می شوید.

مهارت های تصمیم گیری فقط در مواقع سخت و انتخاب های بزرگ زندگی لازم و ضروری نیستند بلکه شما تمام زندگی را در حال انتخاب بین دو یا چند چیز هستید که هر انتخاب نتایج مختلفی را برایتان به وجود می آورد . صبح که چشم باز می کنید باید انتخاب کنید می خواهید امروز صبحانه شیر بنوشید یا چای ؟ پیاده به محل کارتان می روید یا با ماشین می روید ؟ در واقع می توانید مهارت های تصمیم گیری خودتان را با همین اتفاقات روزمره کوچک پرورش دهید تا هنگام انتخاب های سخت تر به مشکل بر نخورید.در فرآیند تصمیم گیری (decision process) ذهن دچار چالش می شود و برای قدرت تصمیم گیری (Decision-making power) لازم است انتخاب کردن را بلد باشیم. داشتن مهارت های تصمیم گیری باعث می شود راحت تر راه درست را از غلط تشخیص دهید و کم تر به درد سر بی افتید.

مهارت های تصمیم گیری همان مهارتی است که توسط آن می توانیم در موقعیت های سخت بهترین راه را انتخاب کنیم . گاهی به دلیل راه های زیادی که پیش رو داریم تصمیم گیری برایمان سخت می شود و برای انتخاب به شک می افتیم و گاهی تصمیمات اشتباهی می گیریم و یا برای فرار از شرایط سخت از تصمیم گیری فرار می کنیم.

مهارت تصمیم گیری حل مسئله
مهارت تصمیم گیری حل مسئله (Decision-solving skills problem solving) درست در مواقعی که در یک بحران گیر افتاده ایم به دادمان می رسند . با داشتن این مهارت ها کم تر دچار استرس و نگرانی (Stress and worry) می شویم و با ارامش بیشتر قطعا راه های مناسب تری را پیدا می کنیم .

مهارت تصمیم گیری حل مسئله در هر کس منحصر به خودش است و تصمیم گیری هرکس با توجه به ویژگی های شخصیتی (Personality characteristics) و موقعیتی که در آن قرار می گیرد متفاوت است .

برخی افراد در شرایط تصمیم گیری دچار استرس می شوند و قادر به انتخاب یک گزینه (option) نیستند برخی دیگر از انتخاب کردن می ترسند و انتخاب های خود را مدام به تعوق می اندازند گاهی هم افراد عجولانه تصمیمی می گیرند که بعدا برایشان پشیمانی به بار می آورد. همه ی این اتفاقات از نداشتن مهارت تصمیم گیری حل مسئله است .

تصمیم گیری درست زمانی اتفاق می افتد که هم راه های انتخاب را به درستی بشناسید هم از مهارت های تصمیم گیری حل مسئله آگاه باشید آنگاه با شناسایی گزینه های پیش رو و سنجش عواقب هر انتخاب و در نظر گرفتن شرایط می توانید در کم ترین زمان بهترین گزینه (best option) را انتخاب نمایید و در واقع انتخاب هایتان از کیفیت بهتری برخوردار است .

مهارت تصمیم گیری در زندگی
مهارت تصمیم گیری در زندگی  (Decision making skills in life) مانند چراغی است که مسیر زندگی را برایتان نورانی می کند و به شما این اجازه را می دهد که در سرنوشت (Fate) خود تاثیر گذار باشید و نگذارید اتفاقات راه را برایتان مشخص کنند . نکته این جاست که قبل از هر کاری باید بدانید مهارت تصمیم گیری چیست ؟ (What is the decision making skill) تا بعدا بتوانید راه های مهارت تصمیم گیری در زندگی را بیاموزید.

همچنین برای داشتن مهارت تصمیم گیری در زندگی نیاز است توانایی های خاصی مثل خود شناسی(Self Knowledge)، درک ارزش هایی که برای خود و خانواده مهم هستند و مهارت هایی برای انتخاب هدف ها (Target selection) را داشته باشید

مهارت تصمیم گیری در کودکان
مهارت تصمیم گیری در کودکان (Decision making skills in children) یکی از مهم ترین مسائلی است که باید به کودکان آموزش داده شود تا در آینده در تصمیم گیری هایشان دچار مشکل نشوند . سعی کنید از همان کودکی به کودکان بیاموزید در مسائل مربوط به خودشان تصمیم بگیرند مثلا وقتی میخواهید برای کودکتان عروسکی بخرید بگذارید حداقل رنگش را خودش انتخاب کند یا وقتی به رستوران می روید به کودکان این اجازه را بدهید تا خودش غذایش را انتخاب کند . بگذارید کودکتان از همان کودکی تعریف درستی از تصمیم گیری داشته باشد زیرا ذره ذره روبه رو شدن با مشکلات و چالش های تصمیم گیری نتیجه ی مطلوبی را در بزرگسالی می گذارد و کودک یاد میگیرد که هر تصمیم چه نتایجی دارد در نتیجه در آینده نه با احساسات تصمیم گیری می کند نه از تصمیم گیری ها فرار می کند .

مهارت تصمیم گیری در کودکان  با اشتباه کردن شروع می شود ، بهتر است بگویم به کودکتان اجازه دهید که اشتباه کند این کار لازمه ی زندگی است و اگر این اتفاق در کودکی رخ ندهد به اشتباهات بزرگ تری در بزرگسالی ختم می شود .

آموختن مهارت های زندگی
فرزندتان را برای تصمیم درستی که می گیرد تشویق کنید تا یاد بگیرد برای تصمیماتش فکر کند ، اما بهتر است کودکتان را در تصمیم گیری راهنمایی کنید و دست پاچه اش نکنید . به طور مثال سعی کنید برای راهنمایی انتخاب هایش را محدود کنید و مقایسه را از بین چند چیز به یک یا دو مورد محدود کنید .

سعی کنید تصمیمات کودکتان با بزرگ شدنش رشد کند و مرحله به مرحله مهم تر و سخت تر شود . نکته جالب این است که با این کار و راهنمایی های به موقع شما بهترین فرشته ی راهنمای فرزندتان در زندگی اش می شوید و او یاد می گیرد همیشه با یک فرد آگاه مشورت کند . این خود شیوه ای برای آموختن مهارت های زندگی (Life Skills) است.

مهارت تصمیم گیری در ازدواج
مهارت تصمیم گیری در ازدواج (Decision-making skills in marriage) از جمله تصمیمات مهم زندگی است که تاثیرات روحی و جسمی بارزی را در زندگی افراد می گذارد. این تصمیم گیری به عوامل زیادی وابسته است که هر فرد به گونه ای خاص با آن برخورد می کند .اما مهم ترین نکته این است که تصمیم ازدواج صرفا از روی احساسات نباشد زیرا در اکثر مواقع با شکست رو به رو خواهد شد .

برخی از افراد صرفا چون فردی را دوست دارند راضی به ازدواج با او می شوند ، باید بگویم درست است یک ازدواج عاشقانه (Romantic marriage) بسیار زیبا و دلچسب بنظر می رسد اما به هیچ عنوان دوست داشتن به تنهایی ضامن یک زندگی خوب نیست .

گاهی هم افراد به دلیل اصرار های اطرافیان و با این دید که فرد مقابل موقعیت مناسبی دارد به ازدواج تن می دهند که این نوع ازدواج هم صرفا از روی احساسات است و تصمیم درستی نیست .

تشخیص درست از نادرست
مهارت تصمیم گیری در ازدواج معمولا زمانی برای افراد سخت می شود که ملاک هایی که از قبل گذاشته اند خیلی دور از واقعیت بوده باشد و در واقعیت با فردی روبه رو شوند که از ملاک هایشان خیلی دور است. یکی از راه های بسیار مناسب در انتخاب همسر و قدرت تصمیم خوب و بد که این روز ها بیش از پیش بین مردم نیز جا افتاده است راهنمایی گرفتن از یک یا چند مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی است که با پرسیدن سوالات فراوان از جهت های مختلف و تشخیص درست تر و دقیق تر افراد ، به آن ها در تصمیم گیری کمک می کند .

به هر حال داشتن مهارت های تصمیم گیری در هر کاری جز مهم ترین مهارت ها است که لازمه ی داشتن زندگی موفق است و بهتر است همه ی افراد از همان سنین کودکی آن را تمرین کنند .

راه های تمرین مهارت تصمیم گیری :

1.نتیجه ی تصمیماتتان را بسنجید .به این فکر کنید که با انتخاب این راه چه آینده ای را برای خودتان رقم خواهید زد.

2.گزینه ها را محدود کنید . اطرافتان را با گزینه های سرسام آور شلوغ نکنید .

3.وقتتان را برای تصمیمات جدی تر بگذارید و وقتتان را بیخد تلف نکنید .

4.مشورت را فراموش نکنید .

5.تحقیقاتتان را کامل کنید سپس تصمیم بگیرید.

6.به اشتباهات انتخاب های گذشته فکر نکنید و روی موضوع جدید تمرکز کنید تا نتیجه مطلوب تری داشته باشید.

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده تلفنی روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره مهارت تصمیم گیری به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:  مشاوره تلفنی خانواده رایگان

اعتماد به نفس در کودکان زود بوجود می آید وممکن است به همین زودی نیز از بین برود .  دنیای کودکان دنیای تجربه کردن است  اسباب بازی خریدن برای کودکان یعنی ایجاد فضای تجربه غیر واقعی در عین حال غیر مجازی به کودک .  در همین فضا است که میتوان کودک را شناخت و به او اعتماد به نفس داد اعتماد به نفس در کودکان را به راحتی میتوان در دنیای بازی در او تقویت کرد با این پیش زمینه که ما با روحیات کودکمان آشنا هستیم یک کودک برای رشد و پرورش به والدینی آگاه نیازمند است .

وقتی شما در همان اوان کودکی با توانایی ها و نقاط ضعف کودکتان آشنا باشید میتوانید او را در جهت درست راهنمایی کنید اعتماد به نفس در کودکان دقیقا در همین مرحله شکل میگیرد و او با مهارت های زندگی به درستی آشنا میشود پیشنهاد ما مراجعه مکرر به مرکز مشاوره حضوری روانشناسی است .

اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی

اعتماد به نفس در کودکان یعنی کودک را درست پرورش دهیم اعتماد به نفس در کودکان یعنی اگر کودک ما به سمتی میرود که هیچ استعدادی در این زمینه ندارد او را اگاه کنیم چگونه ؟ از راه تجربه . اسباب تجربه مختصر و گذرا در اختیار او قرار دهیم تا خود او تجربه کند و بداند که نمیتواند اعتماد به نفس در کودکان یعنی تقویت استعدادهای نهفته کودک . مرز توانایی های کودکمان را بشناسیم و بدانیم تا چه حد میتواند . اعتماد به نفس کودک زمانی بارور میشود که مطمئن باشد همراهان او توانمند هستند  بله توانایی پدر ومادر نیز فاکتور مهمی برای تقویت اعتماد به نفس کودک است  کودک وقتی بداند از جانب کسانی حمایت میشود که توانمند هستند قوی عمل میکند اعتماد به نفس کودک هم تقویت میشود اعتماد به نفس کودک زمانی تخریب میشود که بفهمد شما توانا نیستید منظور توانایی فکری است نه جسمی .

بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان

بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان راه های زیادی دارد اولین راه برای بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان تکرار و تصحیح اشتباهات اوست . او میخواهد تجربه کند  ما نباید مانع شویم  بلکه ابزار تجربه کردن را نیز در اختیارش قرار دهیم بر تجربه کردن او نظارت کنیم  زمانی که اشتباه کرد آرام و بدون وارد کردن استرس  از او بخواهیم اینبار آنرا همراه با ما تجربه کند و راه درست انجام دادن کارها را به او آموزش دهیم   یادمان باشد تندی نکنیم  به او استرس وارد نکنیم  به او سرکوفت نزنیم  خودمان مکرر اشتباه نکنیم اگر چنین کنیم خودمان را از او دور کرده ایم  اعتماد به نفس کودک را نیز ضعیف کرده ایم از خود در ذهن اوموجودی بی لیاقت ساخته ایم برای بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان باید از خود در ذهن او موجودی توانمند بسازیم  که او به ما اعتماد کند

راه دیگر بالا بردن اعتماد به نفس در کودکان مستقل بار آوردن آنان میباشد  کودکمان را وابسته شدید به خودمان نکنیم  درست است که تجربیات او کامل نشده و باید لحظه به لحظه همراهیش کنیم اما وابسته نکنیم  ابتدا به او آموزش دهیم در کنارش باشیم تا تجربیاتش کامل شود سپس بگذاریم خودش به تنهایی انجام دهد اعتماد به نفس کودک زمانی تقویت میشود که بداند وابسته نیست راه دیگر اینست که به او آموزش دهیم خطا کردن حق انسان است یک بار خطا حق است دومی اشکال ندارد سومی اشتباه است وقتی در یک زمینه سه بار نتوانستیم یعنی در این زمینه فعالیت ما اشتباه است اگر کاری با سه خطا مواجه شد و ما پیشرفتی نداشته باشیم و تجربه ای برایمان نداشته باشد اشتباه است  ولی در کاری اینچنین حتی اگر قدمی کوچک نیز به جلو برداشته باشیم یعنی پیشرفت کرده ایم

راه های افزایش اعتماد به نفس در کودکان

راه های افزایش اعتماد به نفس در کودکان با بالا بردن اعتماد به نفس متفاوت است . اکنون کودک اعتماد به نفس پیدا کرده است و ما میخواهیم این اعتماد به نفس را افزایش دهیم  شخصیت کودکمان شکل گرفته است اعتماد به نفس کودک بالا است و ما در حد معقول آنرا افزایش میدهیم .

افزایش اعتماد به نفس کودک باید با توانایی و استعداد او هماهنگ باشد در غیر اینصورت برای او شکست به همراه خواهد داشت او مغرور خواهد شد حرف شنوی نخواهد داشت و عصبی و رنجور خواهد شد  احساس تنهایی خواهد کرد در زندگی شخصی استعدادهایش سرکوب خواهد شد کارهایش با توانایی هایش متناسب نخواهد بود پس احتیاط کنیم مشاوره علمی و روانشناسی بسیار مفید و کار ساز است راه های افزایش اعتماد به نفس در کودکان را میتوانیم با مطالعه کتابهای مختلف و کلاسهای مشاوره کودکان یاد بگیریم از یادگیری هیچگاه غافل نباشیم .

راه های افزایش اعتماد به نفس در کودکان را با سخنی از آنتونی رابینز پی میگیریم  « افراد دو دسته هستند کسانی که بر ناکاتمی های خود غلبه کرده اند و کسانی که میگویند کاش بر نا امیدی و ناکامی های خود غلبه کرده بودیم » به کودک خود بیاموزیم زمانی بهترین نتیجه را میگیریم که شکستهایمان را بپذیریم  برای او کاخهای شنی درست کنید و بگذارید خراب شود وبخندید  اورا مقاوم بار بیا ورید که از شکست نمی هراسد  نکته دیگر اینست که اورا ترسو بار نیاورید  ضمن اینکه برای دیگران احترام قائل است نظر دیگران برایش تبدیل به هدف نشود مثلا در تربیت کردنش نگویید این حرف رو نزن وگرنه مردم میگن بی تربیته این جمله باعث میشود همیشه نگران قضاوت دیگران باشد در اینصورت اعتماد به نفس کودک تحت الشعاع نظر دیگران قرار میگیرد بگویید این حرف ، حرف خوبی نیست .

اعتماد به نفس در کودکان دبستانی
اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی مربوط به درس آموزی و معاشرت اجتماعی میشود وقتی فرزندمان را راهی دبستان یا پیش دبستانی میکنیم به او این اطمینان را بدهیم که او در یک زمینه موفق خواهد شد به او آموزش دهیم که قرار نیست او از همه بهتر باشد کافیست به اندازه توانش تلاش کند مدام نباید مورد توجه مدیر ، معلم وهمشاگردیهایش باشد ولی طرز برخورد خوب را به او یاد بدهیم اعتماد به نفس در کودک دبستانی در این مرحله اهمیت خاصی دارد او ممکن است با آموزش وتجربه فردی خاص بار بیاید ویا برعکس سرکوب شود  به او بفهمانیم هر کس در زمینه خاصی استعداد دارد به او یاد بدهیم در زمینه استعداد ومهارتهای خود با دیگران رقابت کند فرق بین حسادت و رقابت را بگوییم راههای تبدیل حسادت به رقابت را به او آموزش دهیم با اینکار اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده ایم

مسئله دیگری که ممکن است اعتماد به نفس کودک را در دبستان خدشه دار کند ظاهر اوست کودک ما ممکن است علائم ظاهری خاصی در چهره ویا بدنش داشته باشد این کودک مطمئنا همیشه نگران این عارضه خواهد بود  اگر ما به کودکمان بیاموزیم همیشه قضاوت دیگران اهمیت ندارد این مشکل آسانتر خواهد شد به کودکمان بیاموزیم اگر نقصی داریم میتوانیم با بروز یکی از استعدادهایمان آنرا پوشش دهیم به او آموزش دهیم این نقص تقصیر نیست وپدید آمدنش دست خود او نبوده است انسان در برابر  کارهایی که خودش انجام میدهد قضاوت میشود در مقابل از فرزندانمان که سالم هستند و ظاهر خوبی دارند بخواهیم با افراد معلول با احترام برخورد کنند به آنها کمک کنند این حس همنوع دوستی نیز به کودک اعتماد به نفس میبخشد این کودک احساس میکند کار بزرگی انجام داده است احساس توانایی و در نتیجه اعتماد به نفس میکند و انرژی میگیرد .

اهمیت اعتماد به نفس در کودکان
اهمیت اعتماد به نفس در کودکان بسیار زیاد است  کودکی مانند پایه های یک میز که آنرا محکم و پابرجا نگه میدارد حافظ و ضامن آینده اواست اهمیت اعتماد به نفس در کودکان زمانی مشخص میشود که او نمیتواند خود را در جامعه بروز دهد اعتماد به نفس کودک به او اطمینان خاطر میبخشد ضامن بقای قدرت تفکر و تعمل او است یک کودک با اعتماد به نفس راحت به خواسته های نا بجا ی دیگران نه میگوید میتواند حق خود را بگیرد مسائل و مشکلات بیرون از خانه را با خانواده در میان میگذارد از افراد خانواده و جامعه یاری میگیرد در کلاس درس اگر مطلبی مربط یه ذهنش خطور کند راحت بیان میکند یک فرد با اعتماد به نفس جایگاه اجتماعی خود را تثبیت میکند

دیگران وسیله موفقیت او میشوند زیرا بلد است از توانایی های دیگران استفاده کند او نه تنها موفق خواهد شد بلکه در پناه اعتماد به نفسش دیگران را نیز به موفقیت میکشاند یادمان باشد اعتماد به نفس یک ابزار نیست یک اهرم است .

لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه مشاوره اعتماد به نفس در کودکان ابتدایی  به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع:   Help Instill Confidence in Your Students

مشاوره تلفنی خانواده رایگان

عدم اعتماد به نفس در کودکان یعنی سرکوب شدن عدم اعتماد به نفس در کودکان یعنی بردگی فکری عدم اعتماد به نفس در کودکان یعنی دیگران را از خود برتر و بهتر دانستن عدم اعتماد به نفس در کودکان یعنی حق با دیگران است عدم اعتماد به نفس در کودکان (Lack of confidence in children) یعنی هر چه دیگران از من بخواهند باید انجام دهم .

عدم اعتماد به نفس در کودکان یعنی ترسی دائمی از دیگران  یعنی من هیچ برای عرضه کردن  ندارم من باید کنار بنشینم و شاهد پیروزی دیگران بر خود باشم کودکی که اعتماد به نفس ندارد از تواناییها و خصلتهای برترش سو استفاده میشود همانند نردبان وسیله بالا رفتن دیگران میشود در حالیکه خود او میتواند برتر و حتی برترین باشد همه را قوی و خود را ضعیف میداند چنین کودکانی قدرت نه گفتن ندارند و همیشه در معرض تعرض سود جویان قرار میگیرند چه فکری و چه جسمی و جنسی .

اعتماد به نفس کودکان
عدم اعتماد به نفس در کودکان باعث فرو ریختن کاخ ارزوهای کودک میشود حال که تا این اندازه اعتماد به نفس برای کودک ارزشمند است چه کنیم ؟ پرورش اعتماد به نفس کودک از 2 تا 4 سالگی آغاز میشود.

یکی از مهارتهای زندگی (Life Skills) استفاده از راهکارها ی روانشناختی برای بهبود و یا پیشگیری از اسیب های رفتاری فرزندان است  کودک از وقتی که مادرش را میشناسد و یا لبخند میزند اولین گام اجتماعیش را برمیدارد زیرا خانواده کوچکترین واحد اجتماعی است نه تنها از این مرحله بلکه پیش از تشکیل جنین و حتی قبل از ازدواج باید به تربیت کودک اندیشید از زمانی که آرزوی داشتن فرزند را در ذهن میپرورانیم باید به پرورش اعتماد به نفس کودک خود باشیم یعنی با پرورش خود در زمینه های مختلف برای مادر شدن ویا پدر شدن آماده شویم با مراجعه به مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی نقطه ضعفهای خود را بهبود ببخشیم .

علل عدم اعتماد به نفس در کودکان
علل عدم اعتماد به نفس در کودکان زیاد است  در این مقوله به مهمترین آنها میپردازیم 1- عصبی بودن پدر ومادر 2-عدم توجه به کودک 3-  مشاجره کردن در حضور کودک 4- سرکوفت زدن به کودک برای  اشتباهات بزرگ وکوچک 5- گوش ندادن به حرفهای کودک و قطع کردن کلام او 6- توجه نکردن به خلاقیاتش 7- تنبیه کردن زیاد 8- ترساندنش از موجودات خیالی و واقعی 9- مقایسه کردن او با کودکان دیگر 10-  بدبین کردن او نسبت به آینده …  عدم تعادل رفتاری والدین ازمهمترین علل عدم اعتماد به نفس در کودکان است چون این پرخاشگری و عدم کنترل رفتاری باعث بروز دیگر فاکتورها میشود ذهن والدین عصبی کشش ندارد با انرژی سرشار کودک همراه باشد با کوچکترین اشتباه کودک را متهم به بی لیاقتی میکنند به حرفهایش یا گوش نمیکنند یا دقیق گوش نمیکنند علل عدم اعتماد به نفس در کودکان را در رفتار والدین جستجو میکنیم .

عوامل عدم اعتماد به نفس
از علل عدم اعتماد به نفس در کودکان باز هم به رفتار والدین و رفلکس آن در تمام جسم و روح کودکان اشاره میکنیم  والدین عصبی  به نقاشی کشیدنش ، کاردستی درست کردنش ، ساز زدنهایش وعلایقش توجه ندارند  نقاط ضعف کودک را بزرگ میکنند والدین افسرده و عصبی اغلب درخود مانده و بی حوصله هستند تمام این صحبتها برای اینست که بگوییم  ایجاد و پرورش اعتماد به نفس در کودکان باید سالها قبل از تشکیل جنین و حتی ازدواج انجام شود والدینی میتوانند به پرورش اعتماد به نفس در کودکان اقدام کنند که خود سالم و پر انرژی باشند اعتماد به نفس داشته باشند بتوانند محیطی آرام وبدور از پرخاش و استرس برای پرورش اعتماد به نفس در کودکان ایجاد کنند خانه ای داشته باشند پر از نشاط و انرژی .  از آن محیط لذت ببرند  فرزندی موفق و متکی به نفس داشته باشند با آینده ای روشن.

درمان عدم اعتماد به نفس در کودکان
درمان عدم اعتماد به نفس در کودکان در همان اوان کودکی باید انجام شود . شخصیت کودک در سنین 2 تا 6 سال شکل میگیرد در این سنین اوبرای حضور در اجتماع  آماده میشود  درمان عدم اعتماد به نفس در کودکان از این جهت اهمیت دارد که زمان کودکی و در خلوت خانواده در مان بهتر صورت میگیرد .

اگر کودک  با ضعف شخصیتی وارد اجتماع شود چه بسا آسیبهایی ببیند که ترمیم آنها دشوار باشد یادمان باشد برخی آسیبهای روحی ممکن است تا آخر عمربه ما و زندگیمان صدمه وارد کنند  در درمان زخمهای روحی جدی تر باشیم  به پرورش اعتماد به نفس در کودکان اهمیت بدهیم تا کودکمان برای خود ارزش و احترام قائل شود در صورتی جامعه برای یک فرد احترام قائل میشود که خود او ارزش خود را بشناسد  به  پرورش اعتماد به نفس در کودکان اهمیت بدهیم که کودک ما بتواند با دیگران ارتباط برقرار کند به توانایی های خود اطمینان پیدا کند

راه های درمان اعتماد به نفس
درمان عدم اعتماد به نفس در کودکان را جدی بگیریم تا کودکمان انتقاد پذیر بار بیاید  کودکی که با انتقاد خشمگین نمیشود  کودک متکی به نفس از انتقاد دیگران برای موفق شدنش استفاده میکند  این کودک دوست دارد تجربه کند حتی اگر شکست بخورد  او شکست را تحمل میکند  در جمع کودکان و حتی بزرگسالان شرکت میکند  او همیشه با نشاط و شاد است و نظرش را با قوت بیان میکند  پرورش اعتماد به نفس در کودکان مهم است چون کودک خود باور لحظات زندگی خود را جدی میگیرد او برای عمرش ارزش قائل است چون خود را ارزشمند میداند  او خود را در جامعه لایق کسب بهترینها میداند پس هیچوقت در کارش سهل انگاری نمیکند  او از کسی بدگویی نمیکند چون اعتقاد دارد هر کس در جایگاه خود بهترین است  خود را با تواناییهای خویش مقایسه میکند نه با داشته های دیگران .

راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان (A solution to the lack of confidence in children)
راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان به چند فاکتور بستگی دارد اول اینکه از چه سنی برای درمان اقدام میکنیم دیگر اینکه آیا کودک ما آسیب دیده است یا خیر برای سنین پایین راه حل ساده تر است:

  استرس وهیجان کاذب را از او دور کنیم
در حضور کودک مشاجره نکنیم
بر سر او داد نزنیم
 به موقع و بجا به او محبت فراوان کنیم وبگوییم که دوستش داریم
 به حرفهایش کامل گوش کنیم وسخنان اورا قطع نکنیم  اگر در بین سخنانش مورد خاص و مهمی پیش آمد از او عذر خواهی کنیم
 به او مسئولیتهایی در حد توانش بدهیم
 استعدادها و علایقش را جدی بگیریم و آنها را پرورش دهیم
اشتباهاتش را با گذشت ومهربانی اصلاح کنیم
 او را برای کارهای خوبی که انجام میدهد یا توانیی انجامش را دارد تشویق کنیم
در حضور او عیوب دیگران را سرزنش نکنیم
تکنیک هایی برای عدم اعتماد به نفس
راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان فراوان در عین حال ظریف است برای پرورش اعتماد به نفس در کودکان آنها را با طبیعت آشنا کنیم  به او بیاموزیم طبیعت را با زیباییهایش دوست داشته باشد در حضور دیگران او را تنبیه یا تادیب نکنیم  با دوستان خانوادگی یا اقوام  از رفتار او ابراز نا رضایتی نکنیم  کودک والدینش را عاشقانه دوست دارد آنها را تکیه گاه خود میداندوالدینش را درنظرش تضعیف نکنیم  با آنها بازی کنید وبرخی مهارتها را در حین بازی به او آموزش دهید هنگامی که ورزش میکنید از او بخواهید همراهتان باشد از او بخواهید راجع به خواسته ها و خاطرات روزش برایتان حرف بزند  از او در مورد برخی مسائل که به او مربوط میشودنظر خواهی کنید پرورش اعتماد به نفس در کودکان و درمان عدم  آن  ، از آنها فردی با نشاط و موفق میسازد .

راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان دبستانی
راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان دبستانی با توجه  به سن وموقعیتشان تغییر میکند کودک دبستانی اگر اعتماد به نفس نداشته باشد ممکن است منزوی و گوشه گیر شود  او اگر نتواند بخوبی در کلاس در س ابراز وجود و فضل کند ممکن است از تحصیل و مدرسه زده شود در مقاطع بالاتر ممکن است ترک تحصیل کند والدینی  که کودکشان اعتماد به نفس ندارد بهتر است با معلم به گفتگو بنشینند با مدیر معاون و حتی خدمتگزار مدرسه در ارتباط باشند تا وقتی که دوره درمان او کامل شود  از او بهترین نمره را نخواهند و بگویند همینقدر که یاد گرفته ای کافیست  مرتب دفترهای اورا با خوشرویی چک کرده و تشویقش کنند  درسهایی را که ضعیف است به او بیاموزند راه حل عدم اعتماد به نفس در کودکان دبستانی را بررسی میکنیم  نکاتی هستند که شاید همه روزه از کنار آنها بیتفاوت عبور میکنیم

لازم است والدین خاطر نشان کنند هر کس در بخشی که استعداد دارد سنجیده خواهد شد لازم نیست در همه دروس بهترین باشد هنگامی که در بخشی از کارش موفق میشود برایش جایزه تهیه کنند تا در حضور همکلاسی ها به او اهدا شود  از معلمش بخواهند اورا مرتب به پای تخته ببرد و در پاسخگویی یاریش کند  مادر ، پدر و یا سرپرست کودک باید  زود به زود یادآوری کند که از پیشرفتش خوشحال است  امیدواریم با اهمیت دادن به پرورش جسمی و روحی فرزندانمان قدمهای مثبتی درجهت موفقیتشان بر داریم گامهایی که برداشتنشان آسان است  برخی ضروریات هستند که در صورت کم کاری ممکن است جبران آسیب هایش سخت باشد شاد باشید و دیگران را نیز شاد کنید .

خدمات مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه
لطفا برای کسب اطلاعات بیشتر سایر مقالات متخصصان مرکز مشاوره آویژه را مطالعه نمایید .

در این راستا مرکز مشاوره خانواده و روانشناسی آویژه خدمات متنوعی را در زمینه  عدم اعتماد به نفس در کودکان به شما هم میهنان عزیز ارائه میدهد .

منبع: https://saednews.com/fa/post/nzrye-mshaore-khanvade-darmani-sistmi-chist 

آیا تا به حال با پسر یا دختر خوبی برای ازدواج رابطه داشته اید که همه چیز خوب پیشرفته است، اما هنوز احساس می کنید یه چیزی کم است؟

شما باید بدانید چه رابطه هایی به ازدواج ختم نمی شود: شاید شریک زندگی شما باهوش، بامزه و خوش قیافه باشد. آنها با شما با احترام و مهربانی رفتار می کنند و در برقراری ارتباط خوب هستند. و با این حال، شما احساس می کنید که چیزی به طرز وحشتناکی در رابطه شما اشتباه است از طرفی حتی نمی توانید بفهمید که چیست.

در مشاوره قبل از ازدواج قرار نیست همه روابط به ازدواج ختم شوند، مهم نیست که افرادی که تصمیم به ازدواج با یکدیگر دارند چقدر با یکدیگر خوب رفتار می کنند. گاهی اوقات، قرار نیست که دوستی تبدیل به ازدواج شود. و این لزوماً مربوط که شما مشکلی دارید.  چیزهای دیگری وجود دارد که می تواند مانع موفقیت رابطه شما برای ازدواج شود.

تشخیص قصد ازدواج و اینکه آیا رابطه شما واقعاً قرار نیست دوام بیاورد می تواند مشکل باشد. به همین دلیل، آنچه در زیر می‌آید پنج نشانه کوچک است که می‌تواند به شما کمک کند تشخیص دهید که آیا رابطه شما به ازدواج ختم میشود یا خیر.

1. اولویت های شما و شریک زندگیتان با هم همسو نیستند
وقتی نوبت به موفقیت یک رابطه می رسد، زمان ملاقات با شریک زندگی شما اهمیت دارد – زیرا زمان بندی متفاوت برابر با اولویت های متفاوت است.

برای اینکه یک رابطه موفق عمل کند، زمان بندی باید درست باشد، به این معنی که اولویت های شما و شریک زندگی تان باید هماهنگ باشد.

اگر شما و فعلی‌تان اولویت‌های مشابهی در زندگی‌تان ندارید، پیدا کردن زمینه‌های مشترک و ایجاد یک پایه محکم در رابطه‌تان بسیار سخت خواهد بود.

برای مثال، اگر در مرحله‌ای از زندگی خود هستید که می‌خواهید در آن زندگی کنید، ازدواج کنید و چهار فرزند داشته باشید، غیرممکن است که با کسی که قصد سفر به دور دنیا را دارد، این کار را انجام دهید. مشاوره خیانت

این نکته را دوستانه گوش کنید: منتظر نباشید تا کسی با شما هماهنگ شود یا اولویت های خود را به خاطر شما تغییر دهد.

این فشار زیادی بر شانه های شما و شریک زندگی شما وارد می کند و رابطه شما را مسموم می کند. شریکی را انتخاب کنید که اولویت‌هایش با اولویت‌های شما همخوانی داشته باشد - این همان چیزی است که باید یک دوست خوب پیدا کنید.

2. از نظر عاطفی با شریک زندگی خود احساس راحتی و اعتماد نمی کنید
اگر احساس می کنید نمی توانید تمام افکار و احساسات خود را با شریک زندگی خود در میان بگذارید، یا مجبور هستید تا زمانی که در کنار او هستید وانمود کنید کسی هستید که نیستید، به احتمال زیاد در رابطه ای قرار گرفته اید که برای ازدواج مناسب نیست.

شریک مناسب باید به شما کمک کند که از نظر عاطفی در کنار او احساس امنیت کنید، به عنوان مثال، می توانید خود واقعی خود با او باشید.

جان آمودئو، روان درمانگر، فرضیه ایمنی عاطفی را اینگونه توضیح می دهد:

((احساس امنیت عاطفی به معنای احساس آرامش درونی با یک فرد است. ما احساس آزادی می کنیم که گارد خود را نادیده بگیریم و خود واقعی خود را از جمله آسیب ها، ترس ها و آرزوهایمان را نشان دهیم. وقتی در کنار شخصی احساس امنیت می کنیم، نیازی نیست که اینقدر تدافعی کنیم، زیرا دفاع در برابر او کم است.))
این نکته را دوستانه گوش کنید: مهم نیست که شریک زندگی شما چقدر باهوش، بامزه یا فوق العاده زیبا است. اگر احساس می‌کنید که باید در کنار او نقش بازی کنید یا برخی از قسمت‌های خود را برای سازگاری با او تغییر دهید، این رابطه برای ازدواج شما مناسب نیست.

3. شما و شریک زندگیتان خیلی متفاوت فکر می کنید
البته داشتن رابطه با کسی که با شما متفاوت است لزوما چیز بدی نیست.

به هر حال، اگر همه ما مثل هم بودیم، ازدواج کردن به شدت خسته کننده بود و دامنه انتخاب های ما به شدت محدود می شد.

اما، داشتن سلیقه متفاوت، در موسیقی یا غذا، یا یک فرد خجالتی و درونگرا بودن در حالی که یک شریک پر سر و صدا و برونگرا دارید یک دیگری است، اما داشتن یک ذهنیت و جهان بینی کاملاً متفاوت با شریک زندگی چیز دیگری است.

به عنوان مثال، شاید شما می خواهید حریم خصوصی فراتر از ازدواج خود داشته باشید، در حالی که شریک زندگی شما معتقد است که باید تمام وقت آزاد خود را با هم بگذرانید.

یک همسر با جهان بینی و ارزش های متفاوت در ابتدا ممکن است هیجان انگیز به نظر برسد، اما پس از مدتی، اما تفاوت بیش از حد با شریک زندگی خود مشکل ساز می شود، زیرا در نهایت باعث می شود:

اختلالات ارتباطی
سوء تفاهم ها
نا امیدی
احساس سوء تفاهم
شنیده نشدن
این نکته را دوستانه گوش کنید: به خاطر داشته باشید که افراد تغییر می کنند و مسیرهای زندگی آنها نیز تغییر می کند. ممکن است زمانی با شریک زندگی‌تان در بسیاری از موضوعات مختلف توافق داشته باشید و اکنون احساس می‌کنید هیچ چیزی وجود ندارد که بتوانید روی آن توافق کنید. این اتفاق می افتد و تقصیر هیچ کس نیست - قرار نیست همه روابط یک عمر ادامه داشته باشند.

4. احساس می کنید حسی به او ندارید
آیا این احساس را زمانی دارید که در یک رابطه شاد با فردی هستید که دقیقاً همانطور که می خواهید با شما رفتار می کند اما هنوز احساس می کنید چیزی کم است؟

بنابراین فکر می کنید که اوضاع در آینده بهتر خواهد شد. شما به خود می گویید که احساسات شما نسبت به شریک زندگی تان با گذشت زمان عمیق تر و بهتر می شود.

وقتی این احساس از بین نمی‌رود و دائماً احساس می‌کنید حسی که می خواهید به او ندارید، به احتمال زیاد در رابطه اشتباهی هستید.

«اگر همیشه این حس وجود داشته باشد که رابطه می تواند رضایت بخش باشد، اگر فقط یک چیز خاص به طور اساسی تغییر کند، نشانه بدی است. بله، بسیاری از روابط مراحلی را پشت سر می گذارند که در آن همه چیز درست به نظر نمی رسد، اما در مورد رابطه ای که دائماً احساس می شود نیاز به اصلاح دارد، رضایت واقعی همیشه دور از دسترس است.

این نکته را دوستانه گوش کنید: توانایی پارتنز خود را برای برآوردن نیازهای شما را با رضایت رابطه خود اشتباه نگیرید. ممکن است کسی بتواند نیازهای شما را برآورده کند، اما باعث نشود که شما با آنها احساس خوبی داشته باشید.

گاهی اوقات شما به حس خوبی داشتن در یک رابطه بیشتر از یک شریک خوب و دلسوز نیاز دارید.

5. احساس اضطراب، استرس یا گرفتار شدن دارید
فکر دیدن شریک زندگیتان چه احساسی در شما ایجاد می کند؟ آیا مشتاقانه منتظر دیدن او هستید یا با نگرانی سعی می کنید بهانه ای برای ندیدنش جور کنید؟

وقتی با همسرتان هستید چه احساسی دارید؟ آیا احساس آرامش، شادی و آرامش می‌کنید یا احساس می‌کنید در دام افتاده‌اید؟

احساس نارضایتی، گرفتار شدن یا اضطراب می‌تواند نشانه‌ای باشد که این رابطه برای ازدواج مناسب نیست.

این نکته را دوستانه گوش کنید: گاهی اوقات، طبیعی است که مقدار مشخصی از نارضایتی را در رابطه خود احساس کنید، به خصوص اگر در حال گذراندن شرایط سختی هستید - که بر هر بخش از زندگی شما تأثیر می گذارد. اما اینکه خود را در حالت نارضایتی دائمی بیابید تنها می تواند یک معنی داشته باشد: شما در رابطه اشتباهی هستید و این رابطه برای ازدواج مناسب نیست.

نکته پایانی

حقیقت این است که همه روابط عاشقانه از فراز و نشیب‌هایی عبور می‌کنند و برای تداوم آن نیاز به تمایل برای سازگاری و تغییر است.

با این حال، گاهی اوقات از همان ابتدا مشخص است که یک رابطه قرار نیست به ازدواج ختم شود.

و هدر دادن وقت خود در تلاش برای نجات رابطه ای که نمی توان آن را نجات داد، مانند آب در هاون کوبیدن است. هم به خاطر خود و هم به خاطر شریک زندگی تان، این رابطه را رها کنید. برای ازدواج کردن به فکر کیس های مناسب تری باشید.

منبع: کلینیک مشاوره آویژه

https://virgool.io/@family_counselling/%DA%86%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D8%AE%D8%AA%D9%85-%D9%86%D9%85%DB%8C-%D8%B4%D9%88%D8%AF-agdwfsz9ofi6