مشاوره روانشناسی زنان

مشاوره روانشناسی زنان
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

سبک های دلبستگی چیست؟

06 بهمن 1399 توسط ملیحه مهتابیان

افرادی که در سن کم به خاطر شرایط خانوادگی خود، آسیب دیده‌اند؛ در بزرگسالی و در مواجهه با مشکلات و ابهامات موجود در روابطشان، عموما دو نوع واکنش از خود نشان خواهند داد.

اول تمایل به رفتاری مضطرب، چسبنده و کنترل کننده است که به آن دلبستگی اضطرابی می‌گوییم. دوم، تمایل به عقب نشینی دفاعی که به آن دلبستگی اجتنابی می‌گوییم.

فرد مضطرب مایل است مدام شریک زندگی‌اش را چک کند. حسادت می‌ورزد و بیشتر عمر حسرت می‌خورد که روابطش صمیمانه‌تر نیست. فرد اجتناب کننده، از نیاز به فاصله صحبت می‌کند‌ و از تنهایی خود لذت می‌برد.

شما فکر می‌کنید چه سبکی از دلبستگی های زیر دارید؟

دلبستگی اجتنابی: خواستار روابط عاطفی صمیمانه هستم اما در می‌یابم که بی‌هیچ دلیلی دیگران اغلب مایوس کننده و بدجنس هستند! نگرانم که اگر خیلی به دیگران نزدیک شوم آسیب ببینم! برایم اهمیتی ندارد که تنها باشم!

دلبستگی اضطرابی: می‌‌خواهم با دیگران رفتاری صمیمانه و عاطفی داشته باشم اما اغلب در می‌یابم که آنان تمایل ندارند آن قدری که دوست دارم به من نزدیک شوند نگرانم که دیگران به اندازه‌ای که من برای آنها ارزش قائلم برای من ارزش قائل نباشند! این موضوع، من را خیلی ناراحت و آزرده می‌کند.

دلبستگی ایمن: نسبتاً برای من آسان است که از نظر عاطفی به دیگران نزدیک شوم. به راحتی می‌توانم به دیگران تکیه کنم و بپذیرم که دیگران به من تکیه کنند. نگران نیستم که تنها بمانم یا از سوی دیگران پذیرفته نشوم.

برگرفته از کتاب سیر عشق، آلن دوباتن با اندکی ویرایش

اگر می‌خواهید با عشق از شروع شورانگیز آن تا شروع مشکلات آن، بطور واقع بینانه آشنا شوید؛ خواندن این دو کتاب را از آلن دوباتن پیشنهاد می‌کنم.
این مطلب را بخوانید: مشاوره خانواده چیست؟
نیاز های زنان در زندگی مشترک را در واقع میتوان پایه و بنیان هر رابطه زناشویی دانست که براورده کردن این نیاز ها به شیرین تر شدن زندگی کمک میکند. برطرف کردن این نیاز ها برای بهبود روابط زناشویی امری ضروری میباشد. زیرا زنان هنگامی که ببینند همسرشان به نیازهای آنها توجه و رسیدگی میکند، آنها نیز به طبع برای جبران این کارها وظایف زنانگی خود را به بهترین نحو انجام میدهند. هر زن در زندگی انتظاراتی از مرد خود دارد:
توجه
مهربانی
دوست داشتن
دل بستگی
قدردانی
امنیت
آرامش
دوری از تنش
محبت و.. تنها بخشی از نیاز های زنان در زندگی مشترک است که انتظار براورده شدن آنها را دارند.
به طور طبیعی هر دختری که در شرایط ازدواج قرار میگیرد برای خود اهداف و مقاصدی را در نظر دارد که بتواند در آینده با همسری که نیمه گمشده او است به اهداف مشترکشان دست یابند.
در راستای حرکت به سوی این اهداف هر دو شخص باید به نظرات، انتظارات و توقعات یکدیگر احترام بگذارند و به قول و قرار های خود جامع عمل بپوشانند. لازمه ادامه یک زندگی شاداب و سالم توجه متقابل زن و مرد به همدیگر و برآورده کردن نیاز های جنسی، روحی، عاطفی و مالیشان است که در زندگی مشترک بسیار مهم میباشد. در این بین لازم است به نسبت مردان توجه بیشتری به آنها داشته باشند زیرا زنان به طور غریزی احساست قوی تری دارند و راحتت تر وظایف اخلاقی و احساسی خود را مدیریت میکنند.

منبع:بهترین روانشناس 

 نظر دهید »

حس دوست داشتن و مسئولیت پذیری

06 بهمن 1399 توسط ملیحه مهتابیان

ما از عشق طوری سخن می‌گوییم که انگار چیزی یگانه و یکپارچه است؛ اما عشق از دو وجه خیلی متفاوت تشکیل شده است: دریافت عشق و عشق ورزیدن. ما باید زمانی ازدواج کنیم که آماده انجام عشق ورزیدن باشیم و از وابستگی شدید و نیاز غیر طبیعی خود به دریافت عشق آگاه باشیم! ما در حالی رابطه‌ها را آغاز می‌کنیم که تنها درباره دریافت عشق می‌دانیم و افسانه‌ها ساخته‌ایم!

بچه‌ها اینطور برداشت می‌کنند که انگار پدر و مادر، بی‌چون و چرا در خدمت آنان هستند! فقط برای راحتی، راهنمایی، سرگرمی، غذارسانی و تمیز کردن آنها و در عین حال خودشان هم همیشه سر حال می‌مانند! ما این فکر و نیاز به عشق را، با خود به بزرگسالی می‌بریم؛ وقتی بزرگ می‌شویم دلمان می‌خواهد دوباره همان تر و خشک کردن‌ها و لوس کردن‌ها توسط دیگری بازسازی شوند! در کنج ذهنمان، معشوقی را تصور می‌کنیم که نیازهایمان را پیش‌بینی می‌کند؛ قلبمان را می‌خواند؛ از خودش بخاطر ما می‌گذرد و همه چیز ما را بهتر می‌کند.

این به نظر رمانتیک می‌رسد در حالی که صرفاً طرح اولیه اتفاقات بد و یک رابطه پر دردسر است! دیدگاه رمانتیک انتظار دارد که عشق و هم آغوشی به هم وصل باشند. ما زمانی به درستی آماده ازدواج هستیم که آن قدری قوی باشیم تا بتوانیم زندگی همراه با ناکامی یا دوست داشته نشدن را بپذیریم و بتوانیم توانایی عشق ورزی را در خود تقویت کنیم.

مطلب بالا برگرفته از کتاب سیر عشق از آلن دوباتن.

همه ما دوست داریم که دوست داشته شویم مورد تایید باشیم و ما را تحسین کنند اما مشکل از جایی شروع می‌شود که عده‌ای تمام احساس ارزشمندی و حس خوب نسبت به خودشان را هم وابسته به دوست داشته شدن توسط دیگران می‌کنند! چون این نیاز آنها در کودکی پاسخ داده نشده یا با ترس، تحقیر، باج‌گیری، طرد شدگی‌ و اضطراب پاسخ داده شده و آنها دلبستگی‌های ایمنی را با والدین خود تجربه نکرده‌اند و اکنون این نیاز را به شدت از دیگران طلب می‌کنند!آیا شما ترجیح می‌دهید در برابر شما احساس مسئولیت کنند یا شما را فقط دوست داشته باشند؟ آیا اینکه کسی در برابر شما احساس مسئولیت کند؛ نوعی دوست داشتن محسوب نمی‌شود؟ آیا کسی که نیاز افراطی شما را به عشق پاسخ می‌دهد اما در برابر شما احساس مسئولیت نمی‌کند؛ شایسته دوست داشتن است؟

آیا کسی که به شما محبت می‌کند اما از شما در برابر این محبت، باج می‌گیرد و یا از شما طلبکار است که باید چنین و چنان باشید تا شما را دوست بدارم؛ شایسته دوست داشتن است؟ آیا عشق تنها یعنی هماغوشی و یک رابطه هیجانی؟ اصلا چرا باید به هر قیمتی، دوست داشتنی باشیم؟!
این مطلب را بخوانید: مشاوره خانواده چیست؟
 چرا قدیما انقد زندگی کردن و فهمیدن سخت نبوود!! زندگی رو خودمون جهنم کردیم و مریض شدیم بعدش مجبور شدیم بریم دکتر روانشناس یا مشاوره بشیم…که مریضهایی که زندگیشونو جهنم کردن درست کنیم! ولی واقعا اینو نمیدونم چرا قدیما با وجود اینکه هیشکی نمیفهمید عشق درست و غلط چیه و مسئولیت تعریف درستش چیه! ولی زندگیا انقد صفا داشت ،دوست داشتن ها واقعی بوود…اگه تونستیم یه جواب بسیار ساده براش پیدا کنیم مطئنا اون وقت میتونیم مثل اون وقتا زندگی سالمی از این نظر داشته باشیم.

منبع: خانواده خوب

 نظر دهید »

چگونه به واقعیات نگاه کنیم؟

06 بهمن 1399 توسط ملیحه مهتابیان

۱- اگر به نقش خود در موقعیت یا مسائل زندگی‌اتان اذعان نکنید؛ نمی‌توانید تغییر کنید و اگر وجود چیزی را نپذیرید نمی‌توانید آن را تغییر دهید. اگر می‌خواهید در زندگی موفق شوید باید آگاهانه موقعیت اکنون خودتان را تشخیص دهید. باید بدانید که اکنون دقیقاً کجا هستید تا بدانید به کجا می‌خواهید برسید.

اگر می‌خواهید با واقعیت مواجه شوید باید اجازه دهید تا تمام باورها، عقاید و افکارتان، مورد سوال و بررسی قرار گیرند. بایستی حالت دفاعی به خود نگیرید و انکار نکنید. از روبرو شدن با واقعیت، اجتناب نکنید هر چند برایتان رنج‌آور باشد.

۲- گذشته خود را بررسی کنید اما تحت کنترل آن در نیایید. گذشته شما نباید بهانه‌ای برای شکست‌ها و روحیه بد شما باشد بلکه باید از آن بیاموزید تا تجربه‌های بهتری را رقم بزنید. کسانی در گذشته، روی چشمان شما فیلتری گذاشته‌اند که روی نگاه شما به خودتان و دنیا تاثیر گذاشته است.

در بررسی تاریخچه زندگی‌اتان باید این فیلترها را بشناسید و از میان بردارید. این فیلترها نباید حال و آینده شما را تحت تاثیر قرار دهند. ببینید از پشت چه فیلترهایی به دنیا نگاه می‌کنید؛ آنها را زیر سوال ببرید.

۳- احساس خود را با ادراکتان اشتباه نگیرید. ادراک شما برداشتی هست از آنچه حس و احساس می‌کنید. پس ممکن است در رنجی ناخواسته باشید اما آن را موجب رشد خود برداشت و ادراک کنید. ادراک و برداشت شما از اتفاقات، مهمتر و تعیین کننده‌تر از خود اتفاقات است و این معنا و برداشت شما از حوادث، با دیگران متفاوت و منحصر بفرد است. 

ایم مطلب را بخوانید: مشاوره خانواده چیست؟

پس اینکه چیزی چگونه است با اینکه شما یا دیگران آن را چگونه ادراک می‌کنید متفاوت است. هیچکس نمی‌تواند شما را مجبور و کنترل کند که چه استنباط و برداشتی نسبت به رنج‌های زندگی خود داشته باشید یا نسبت به آنها چه واکنشی داشته باشید. پس شما شاید نتوانید حوادث زندگی‌اتان را کنترل کنید اما معنا و برداشتی که از آنها دارید در اختیار شماست.

خوب نشد! فکرم عوض شد! حالم عوض شد!
منبع: روانشناسی خانواده
 

 نظر دهید »

چگونه با تغییرات زندگی سازگار شویم؟

03 بهمن 1399 توسط ملیحه مهتابیان

 

 
بهتر است شرایطی را که واقعاً نمی‌توانید تغییر دهید؛ بپذیرید. مثلاً فرض کنید که شما در شهر یا کشوری با هوای خیلی گرم یا سرد زندگی می‌کنید. اگر هر روز از گرمی یا سردی هوا ناله کنید و غر بزنید؛ به تدریج افسرده می‌شوید.

گاهی باید بدون اینکه شرایط را قضاوت کنید؛ تنها مشاهده کنید. درگیر شدن و جنگ با شرایطی که تغییر نمی‌کند یا از سوی دیگر، اجتناب یا بی‌خیالی باعث می‌شود که نتوانید خود را با شرایط سازگار کنید. بسیاری از شرایط واقعاً در کنترل ما نیستند و تلاش برای کنترل آنها بی‌نتیجه و رنج بیهوده است.

وقتی هوا سرد است؛ بخاری روشن می‌کنیم و لباس گرم می‌پوشیم؛ زیرا سرمای هوا را که در کنترل ما نیست می‌پذیریم و خود را با آن سازگار می‌کنیم… اما اگر انتظار داشته باشیم که هوا نباید سرد باشد یا با سرمای هوا جنگ کنیم غر بزنیم و ناله کنیم یا خود را بدبخت، بدشانس و مجبور بدانیم‌ که در این مکان سرد زندگی می‌کنیم؛ به افسردگی و درماندگی مبتلا خواهیم شد.

کسانی که تا دچار بیماری می‌شوند فکر می‌کنند می‌خواهند بمیرند یا باید بمیرند! کسانی که تا کسی آنها را ترک می‌کند فکر می‌کنند بی‌ارزش شده‌اند! کسانی که موفق نشدن در یک آزمون را به معنای شکستی بزرگ تفسیر می‌کنند و خود را نالایق می‌دانند! کسانی که از هر چه خلاف میل آنها اتفاق بیفتد شدیدا رنج می‌کشند و می‌خواهند آن را کنترل کنند و… اینها کسانی هستند که حوادث را به جای مشاهده و پذیرش، قضاوت و تفسیر می‌کنند و واقعیت را نمی‌پذیرند!

چند اتفاق از زندگی‌تان را بخاطر بیاورید و تلاش کنید این بار به جای تقسیر و قضاوت آن اتفاقات، آنها را مشاهده و توصیف کنید. بعد ببینید این کار چه مزایا و معایبی برای شما دارد و چه تغییری در افکار و احساساتتان به وجود می‌آید‌.
 
 اصلی ترین مسئله به صلح رسیدن با خودته وقتی با خودت در صلحی درصد بالایی از اتفاقات نمی تونن اثر منفی روی تو بگذارند.من سعی می کنم بیشتر خودم رو دوست داشته باشم توقعم رو تا حد ممکن پایین بیارم.خودم رو بپذیرم با همه شکست ها ناکامی ها ترد شدگی ها من قبول کردم که مقصر اتفاقات کودکیم اصلا من نبودم و مسئولیت اتفاقات بزرگ سالیم رو هم می پذیرم سرزنش کردن خودم به خاطر اتفاق های افتاده جز استرس و رنج و ضعف روحی و جسمی برای من چیزی نداره من در این مرحله از زندگیم فقط قادر به تغییر خودم هستم.لطفا مطلب مشاوره خانواده چیست؟را بخوانید.


منبع:  وبلاگ مطالب خانواده

 نظر دهید »

چگونه خود را تعریف میکنیم؟

03 بهمن 1399 توسط ملیحه مهتابیان

وقتی باورهای خاصی نسبت به خود و ارتباطات خود با دیگران و جهان دارید و هویت خود را بر اساس آنها، تعریف و تعیین می‌کنید؛ برای اینکه چطور باشید و چگونه زندگی کنید نیز قوانینی وضع خواهید کرد. این قوانین و راهبردها، باعث می‌شوند جهان را قابل پیش‌بینی تصور کنید و این از رنج شما ظاهراً کم می‌کند اما آسیب‌های فراوانی به همراه دارد.به فرض، اگر شما خودتان را فردی بی‌ارزش تصور کرده باشید؛ اطراف خود حصاری دفاعی می‌کشید تا کسی به شما نزدیک نشود! همیشه احساس تهدید و ناامنی دارید و فکر می‌کنید همه با شما مشکل دارند! راهبرد شما دفاع مطلق یا حمله قبل از تهدید است!

هیچ وقت اجازه نده کسی به تو نزدیک شود! به آدمهای غریبه، اعتماد نکن! همیشه تا احساس ناامنی کردی فاصله بگیر! اگر در خدمت دیگران نباشی آنها تو را ترک می‌کنند! تو بی‌ارزش هستی مگر اینکه خودت نباشی! باید همیشه بدون اشتباه عمل کنی وگرنه دیگران تو را نالایق می‌دانند! در مورد احساساتت با کسی صحبت نکن و از هیچ کس درخواست کمک نکن!

اگر دقت کنید قوانین بالا، حاصل باورهای مطلق و شرطی شده‌ای هستند که در تمام دیدگاهها، رفتارها و روابط شما در زندگی تاثیر دارند. وقتی دچار باورهایی مطلق باشید؛ ذهن شما جایی برای پذیرش اطلاعات جدید و متفاوت با باورهای قبلی نخواهد داشت.‌ اطلاعات متناقض را انکار می‌کند و شواهد مخالف را نادیده می‌گیرد.

هدف من در این مطلب این نیست که باورهایتان را حذف کنید یا به سمت مثبت یا منفی ببرید. بلکه از شما می‌خواهم آگاه به این باورها باشید و درستی و واقعیت آنها را زیر سوال ببرید تا به باورهایی انعطاف پذیر و واقع بینانه برسید.

آیا شما تمام تجارب زندگی و تمام اطلاعات و شواهد متفاوت زندگی را برای تایید باورهایتان در نظر گرفته‌اید؟ آیا برداشت‌های خود از تجارب و وقایع زندگی را مورد سوال قرار داده‌اید؟ آیا برداشت‌های شما یک‌سویه نبوده است؟ چقدر باورهایتان را مورد آزمایش قرار داده‌اید و به آنها شک کرده‌اید؟
 
اصالت چیست؟

اصالت یعنی همونی که هستی باشی. به آنچه واقعاً هستی گوش کنی و بر اساس باورها و ارزش های خودت تصمیم بگیری. اصالت در واقع یعنی ابنکه عیمقاً هر آنچه هستی رو بپذیری و بهش افتخار کنی.
اصالت نداشتن یعنی چه؟
از طرف دیگر اصیل نبودن یعنی اینکه چیزهای بیرونی رو بر ارزش ها، نیازها و رویاهای خودت اولویت قرار بدی. وقتی بی اصالت میشیم یعنی داریم مهم ترین بخش های خودمون رو به حراج میگذاریم.
بجای اینکه براساس باورها، ارزش ها و سبک زندگی شخصی خودمون تصمیم بگیریم؛ بر اساس پول، توجه، شهرت و یا پذیرشی که از دیگران بدست میاریم تصمیم میگیریم…..تو منحصر به فرد و ارزشمند هستی و نیاز به تائید هیچ کسی نداری…….
 
من آن موجم که آرامش ندارم
به آسانی سر سازش ندارم
همیشه در گریز و در گذارم
نمی مانم به یکجا بی قرارم
سفر یعنی من و گستاخی من
همیشه رفتن و هرگز نماندن
هزاران ساحل و نادیده دیدن
به پرسش های بی پاسخ رسیدن
من از تبار دریا از نسل چشمه سارم
رها تر از رهایی حصار بی حصارم
ساحل حصار من نیست
پایان کار من نیست
همدرد و یار من نیست
کسی که یار من نیست در انتظار من نیست
صدای زنده بودن در خروشم
به ساحل چون می یایم خموشم
به هنگامی که دنیا فکر ما نیست
برای مرگ هم در خانه جا نیست
اگر خاموش بشینم روا نیست
دل از دریا بریدن کار ما نیست
من از تبار دریا از نسل چشمه سارم
رها تر از رهایی حصار بی حصارم لطفا مطلب مشاوره خانواده چیست؟را بخوانید.


منبع: وبلاگ مطالب روانشناسی

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 15
  • 16
  • 17
  • ...
  • 18
  • ...
  • 19
  • 20
  • 21
  • ...
  • 22
  • ...
  • 23
  • 24
  • 25
  • ...
  • 156
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

مشاوره روانشناسی زنان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس