مشاوره روانشناسی زنان

مشاوره روانشناسی زنان
  • خانه 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

راه های جلوگیری از خیانت همسر چیست؟

25 آذر 1400 توسط ملیحه مهتابیان

وقتی کسانی که به آنها اعتماد دارید، اعتماد به نفس شما را می شکند چگونه باید کنار بیایید.

از نظر مشاوران فمیلیکو خیانت یکی از دردناک ترین احساسات دنیاست. خیانت می تواند شما را تا حد زیادی متزلزل کند، بر توانایی شما در اعتماد به دیگران تأثیر بگذارد و باعث شود احساس آسیب پذیری یا در معرض قرار گرفتن داشته باشید.

خیانت می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، اما در نهایت زمانی اتفاق می افتد که فردی که دوستش دارید و به او اعتماد دارید کاری انجام می دهد که عمیقاً شما را آزار می دهد. اگر پدر و مادرتان از هم جدا شوند یا شروع به دیدن دیگران کنند، ممکن است احساس کنید به شما خیانت شده است. یک دوست اسرار شما را فاش می کند. یا کسی پشت سرتان درباره شما صحبت می کند. این می تواند شما را عصبانی کند و رابطه خود را با فردی که به شما صدمه زده است زیر سوال ببرد. همچنین می تواند به ایمان شما به دیگران آسیب برساند زیرا در نهایت به این فکر می کنید که آیا بعداً به شما خیانت می کنند یا خیر.

راه های جلوگیری از خیانت همسر چیست؟

مواجهه با خیانت همسر در زندگی مشترک فاجعه ای است که هیچ زوجی نمی‌تواند خودش را از آن مصون بداند. خیانت به هر شکلی اتفاق بیفتد پایه های زندگی را سست کرده و رابطه شما را در معرض فروپاشیدگی قرار می‌دهد. با اینکه خیانت به هیچ وجه قابل توجیه نیست ولی در بیشتر مواقع کوتاهی و کاستی هایی که شما در رابطه زناشویی مرتکب شده اید موجب ترغیب آن ها به خیانت می‌شود. جمله “ پیشگیری، بهتر از درمان است” را همه شنیده اید. به نظر شما بهتر نیست با یادگیری برخی از مهارت ها احتمال خیانت همسر را به حداقل برسانیم؟ بنابراین در این مطلب با گروه فمیلیکو همراه باشید تا با 12 راهکار جلوگیری از خیانت آشنا شوید.

چرا مردم به کسانی که دوستشان دارند خیانت میکنند؟
پاسخ قطعی برای اینکه چرا مردم به دیگران خیانت می کنند وجود ندارد. مردم تغییر می کنند، مردم اشتباه می کنند. گاهی اوقات مردم آنقدرها که شما می خواهید باور کنید مهربان نیستند. خیانت به معنای عمل عمدی آسیب رساندن به کسی است، اما گاهی اوقات ممکن است احساس کنید به شما خیانت شده است، حتی زمانی که شخصی که شما را ناراحت کرده این کار را با این قصد انجام نداده باشد. افرادی که به دیگران خیانت می کنند اغلب با حس جاه طلبی، طمع یا اشتیاق غلبه می کنند و وقتی نمی توانند این چیزها را کنترل کنند، ممکن است کاری انجام دهند که باعث شود به کسانی که دوستشان دارند خیانت کنند.

به عنوان مثال، تمایل یک دوست برای پذیرفته شدن می‌تواند به این معنا باشد که اسرار را فاش می‌کند یا اطلاعاتی را که به او داده شده است را با اطمینان کامل به اشتراک می‌گذارد تا بتواند وارد حلقه دوستی دیگری شود. وقتی کسی مصمم است کاری را انجام دهد یا به دست آورد، هیچ چیز نمی تواند مانع از آن شود - حتی اگر به معنای خیانت به نزدیک ترین افراد باشد. در روابط، احساسات قدرتمند می تواند افراد را تغییر دهد و آنها را وادار به رفتار متفاوت کند.

1. احساسات خود را در بطری محو نکنید

اگر در مورد اینکه خیانت چه احساسی در شما ایجاد کرده صحبت نکنید، ممکن است در آینده اثرات منفی داشته باشد. به عنوان مثال، می تواند الگوهای خواب شما را مختل کند، بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد یا از اعتماد شما به دیگران جلوگیری کند. احساس خیانت دردناک است، پس به خود اجازه دهید گریه کنید، فریاد بزنید و برای مدتی به موقعیت فکر کنید. ناراحتی در این شرایط طبیعی است.

2. احساسات خود را یادداشت کنید
زمانی را که نیاز دارید در نظر بگیرید که چه احساساتی را تجربه می کنید و احساسات خود را بنویسید. همچنین ممکن است بخواهید برای شخصی که به شما صدمه زده است نامه ای بنویسید و دقیقاً احساس خود را توضیح دهید - اما آن را نفرستید. یک هفته یا بیشتر صبر کنید و قبل از اینکه تصمیم بگیرید آن را منتقل کنید یا نه، آن را دوباره بخوانید زیرا ممکن است متوجه شوید که احساسات شما نیز تغییر کرده است. حتی اگر نامه صرفاً برای چشمان شما باشد، متوجه خواهید شد که فقط نوشتن کلمات می تواند حال شما را بهتر کند.

3. از مقابله به مثل بپرهیزید
طبیعی است که بخواهید از کسی که به شما خیانت کرده انتقام بگیرید، اما سریع واکنش نشان ندهید. اعمال و کلماتی که از محل عصبانیت و رنجش ناشی می شوند، ممکن است کارهایی باشند که در نهایت پشیمان شوید. برای پردازش اتفاقات پیش آمده و فکر کردن به وضعیت وقت بگذارید. اول مراقب خودت باش

4. با کسی صحبت کنید
بحث در مورد وضعیت می تواند به شما کمک کند ذهن خود را پاک کنید و روند درمان را شروع کنید. اگر غلبه بر آسیب برایتان سخت است و احساس می‌کنید که بر شما تأثیر می‌گذارد و نمی‌توانید آن را کنار بگذارید، با یک بزرگسال مورد اعتماد صحبت کنید - ممکن است یک قیم، یک عمه یاخاله یا مشاور مدرسه باشد. که می تواند به شما مشاوره دهد و در صورت نیاز به شما پیشنهاد دهد که از کجا کمک بیشتری دریافت کنید.

5. ببخش و فراموش کن
این ممکن است سخت به نظر برسد، اما بسته به شرایط خاص و میزان اهمیت آن شخص برای شما، به آن زمان بدهید – اگر بتوانید شخص درگیر را ببخشید، برای سلامت روان شما مفید خواهد بود. این بدان معنا نیست که بپذیرید کاری که آنها انجام داده‌اند درست است یا آن را فراموش کنید - اما به شما اجازه می‌دهد تا کمی بر موقعیت در ذهن خود کنترل داشته باشید و به شما کمک می‌کند تا ادامه دهید. اگر برای مدت طولانی نفرت و عصبانیت را در سر داشته باشید، می تواند شما را تخلیه کند و بیش از آنچه تصور می کنید به شما آسیب برساند.

6. به حرف فرد گوش دهید
اگر شخصی که به شما صدمه زده بخواهد با شما صحبت کند، اگر به او گوش دهید ممکن است به شما کمک کند. آنها ممکن است اشتباهات خود را بپذیرند و درخواست بخشش کنند یا چیزهایی برای گفتن داشته باشند که شما را وادار می کند به طور متفاوتی به وضعیت نگاه کنید. برای در نظر گرفتن سخنان آنها وقت بگذارید. اگر هنوز آنها را در زندگی خود می خواهید، باید در مقطعی آنها را ببخشید.

۷- به دیگران اعتماد کنید
فقط به این دلیل که یک نفر به شما خیانت کرده است، به این معنی نیست که همه این کار را خواهند کرد. اطراف خود را با دوستان مثبت و صادق احاطه کنید تا به خود یادآوری کنید که خیانت نادر است. به یک نفر اجازه ندهید روی دید شما از دیگران تأثیر بگذارد. به شجاعت و اعتماد خود ادامه دهید و خواهید دید که بیشتر مردم جهان مانند شما مهربان هستند.

منبع:

https://virgool.io/@family_counselling

https://familico.ir/how-to-stop-cheating/

https://www.teenbreathe.com.au/teen-life/7-ways-to-overcome-betrayal/

​

 نظر دهید »

هر آنچه که باید در مورد زوج درمانی بدانید!

23 آذر 1400 توسط ملیحه مهتابیان


همه ما می دانیم که روابط عاشقانه کار سختی است. مانند خودروها، آنها به نگهداری منظم نیاز دارند تا به خوبی کار کنند. اگر مشکلی وجود دارد، بهتر است فورا آن را تعمیر کنید تا از عوارض بعدی جلوگیری شود.

اغلب ما می توانیم برخی از تعمیرات را خودمان انجام دهیم. در مواقع دیگر، زوج درمانی رفتاری و کمک یک متخصص دارای مجوز ممکن است بهترین گزینه برای رابطه باشد. این نوع مشاوره رابطه عاطفی بر بهبود رضایت از رابطه و حل تعارض بین زوجین متمرکز است. هدف نهایی یک مشاور کمک به ایجاد یک رابطه سالم و حل هر مشکلی است که ممکن است وجود داشته باشد.

زوج درمانی چیست؟
زوج‌درمانی نوعی روان‌درمانی است که در آن یک درمانگر مجاز با تجربه بالینی کار با زوج‌ها، اغلب یک درمانگر ازدواج و خانواده دارای مجوز (LMFT)، به افراد درگیر در یک رابطه عاشقانه کمک می‌کند تا بینشی نسبت به رابطه خود پیدا کنند، تعارض را حل کنند و رابطه را بهبود بخشند. رضایت از استفاده از انواع مداخلات درمانی اگرچه عملکرد زوج‌درمانی رفتاری ممکن است بسته به جهت‌گیری نظری درمانگر متفاوت باشد، اما همه زوج‌درمانی شامل عناصر کلی زیر است:

تمرکز بر یک مشکل خاص (مانند مشکلات جنسی، اعتیاد به اینترنت، صمیمیت، حسادت)

مشارکت فعال درمانگر در درمان خود رابطه به جای هر فرد به طور جداگانه.

مداخلات مبتنی بر راه حل و تغییر محور در اوایل درمان.

ایجاد واضح اهداف درمانی.

تحقیقات انجام شده توسط انجمن روانشناسی آویژه به این نتیجه رسید که بیش از 97 درصد از زوج های مورد بررسی کمک های مورد نیاز خود را از زوج درمانی دریافت کردند. علاوه بر این، 93 درصد از زوج ها گفتند که درمان ابزارهای مؤثرتری برای مقابله با تعارض به آنها می دهد.

چه چیزی در زوج درمانی انتظار می رود
نمی دانید در هر جلسه زوج درمانی چه انتظاری دارید؟ به طور معمول، اولین جلسه زوج درمانی با چند سؤال مصاحبه استاندارد در مورد تاریخچه رابطه و همچنین بررسی عمیق خانواده مبدا، ارزش ها و پیشینه فرهنگی هر یک از طرفین شروع می شود. درمانگر یا مشاور ازدواج نیز ممکن است در صورت لزوم از جلسات اولیه برای مداخله در بحران استفاده کند.

سپس زوج درمانگر به زوجین در شناسایی موضوعی که در مرکز درمان قرار می گیرد، تعیین اهداف درمانی و برنامه ریزی ساختاری برای درمان برای هر جلسه مشاوره کمک می کند.

در طول درمان، درمانگر به زوج کمک می‌کند تا بینشی نسبت به پویایی‌های رابطه‌ای که مشکل را ایجاد می‌کند به دست آورند و هر دو طرف را برای درک نقش‌شان در تعاملات ناکارآمد راهنمایی کند. این بینش بیشتر در مورد مسائل و پریشانی رابطه به آنها کمک می کند تا نحوه درک آنها از رابطه و یکدیگر را تغییر دهند.

اگرچه به دست آوردن بینش مهم است، یکی دیگر از جنبه های مهم زوج درمانی شامل تغییر واقعی رفتارها است. زوج درمانگران اغلب مشق شب را به شرکای خود محول می کنند تا مهارت هایی را که در درمان آموخته اند در تعاملات روزمره خود به کار گیرند.

اغلب زوج‌ها با آگاهی بیشتر از الگوهای ارتباطی خود و با داشتن مهارت‌های لازم برای برقراری ارتباط مؤثر و حل مشکل با شریک زندگی خود، از درمان دور می‌شوند.

چه کسی باید از زوج درمانی استفاده کند؟
زوج درمانی برای هر نوع رابطه ای مفید است، از جمله:

روابط مستقیم یا همجنسگرا

روابط بین نژادی

روابط نوجوانان جوان یا دانشگاه

روابط با فاصله سنی زیاد

روابطی که در هر مرحله ای هستند، از جمله آشنایی، نامزدی یا ازدواج

برای مثال، زوجی که اخیراً نامزد کرده‌اند، ممکن است مشاوره قبل از ازدواج را فرصتی ارزشمند برای رسیدگی به انتظارات رابطه قبل از ازدواج بدانند. زوج دیگری که 25 سال با هم هستند، ممکن است مشاوره ازدواج را به عنوان راهی مؤثر برای بازیابی احساس هیجان و عاشقانه در رابطه خود کشف کنند.

زوج درمانی می تواند یک مشکل فعلی را حل کند، از تشدید مشکلات جلوگیری کند یا به سادگی یک “چک آپ” برای زوج خوشبختی که دوره گذار یا افزایش استرس را تجربه می کنند، فراهم کند. زمینه های رایج نگرانی که در زوج درمانی مورد توجه قرار می گیرد شامل مسائل مربوط به پول، فرزندپروری، رابطه جنسی، خیانت، همسر، مشکلات مزمن سلامت، ناباروری، قمار، مصرف مواد، فاصله عاطفی و درگیری های مکرر است.

آیا باید به مشاوره مراجعه کنم یا طلاق بگیرم؟
اگر رابطه کنونی شما متزلزل است، طلاق تنها گزینه نیست: مشاوره زوجین می تواند یک ازدواج دشوار را نجات دهد. اگر تمایلی به ازدواج با همسر خود دارید، باید به مشاوره زوجین مراجعه کنید. مشاوره زوجین که به عنوان مشاوره ازدواج نیز شناخته می شود، می تواند چیزی باشد که رابطه شما برای التیام زخم های قدیمی و شروع تازه به آن نیاز دارد. مشاوره می تواند راهی معنادار برای بازگرداندن پایه های ازدواج و روشن ساختن اینکه آیا طلاق تصمیم مناسبی است یا خیر.

چرا زوج ها در دریافت درمان به تاخیر می افتند؟
متأسفانه، بسیاری از زوج ها زمانی که میزان قابل توجهی از آسیب وارد شده است، درمان را امتحان می کنند. الگوهای ارتباطی ناسازگار قبلاً جا افتاده اند، پیوند عاطفی بین شرکا به شدت تضعیف شده است و سطح بالایی از رنجش به دلیل درگیری های حل نشده گذشته وجود دارد. لیست میتواند ادامه دهد.

تحقیقات مرکز مشاوره آویژه نشان می‌دهد که زوج‌ها به‌طور متوسط ​​شش سال قبل از مراجعه به مشاوره ناراضی هستند.

این بدان معنا نیست که زوج درمانی نمی تواند در حل چنین مشکلات طولانی مدت مؤثر باشد. با این وجود، این یک تلاش بسیار چالش برانگیزتر و وقت گیر خواهد بود و به تعهد و تلاش زیادی از طرف هر دو طرف نیاز دارد.

تصورات نادرست در مورد چیستی زوج درمانی و هدف آن نیز می تواند از کمک گرفتن زودهنگام زوج ها جلوگیری کند. برخی ممکن است فکر کنند زوج درمانی فقط برای مسائل بسیار جدی که بر یک رابطه تأثیر می گذارد، از جمله خیانت یا اعتیاد است. دیگران ممکن است آن را به عنوان آخرین تلاش قبل از تصمیم گیری برای پایان دادن به رابطه تلقی کنند.

برخی از آن به عنوان راهی برای وادار کردن شریک زندگی خود به تغییر فکر می کنند زیرا آنها “مشکل” هستند. بسیاری از مردم از مزایای زوج درمانی در درمان طیف گسترده ای از مسائل رابطه آگاه نیستند. آنها نمی دانند که چقدر می تواند در بهبود رضایت کلی از رابطه مؤثر باشد که بر سلامت روانی افراد تأثیر می گذارد.

منبع:

https://psychology.avije.org/

https://www.talkspace.com/blog/everything-you-need-to-know-about-couples-therapy/

https://www.mayoclinic.org/tests-procedures/marriage-counseling/about/pac-20385249

 نظر دهید »

چه کسی بیشتر خیانت می کند؟ جمعیت شناسی خیانت

20 آذر 1400 توسط ملیحه مهتابیان

چند ماه آخر سال 1400 ما را با طوفانی از پوشش خبری در مورد آزار و اذیت و آزار جنسی مواجه کرد، به طوری که مردان قدرتمند از هالیوود تا واشنگتن دی سی به دلیل سوء رفتار جنسی آبروریزی کردند. این در سال جدید ادامه دارد. اکثر این مردان متاهل هستند.

زمانی که مجله تایم، سکوت‌شکن‌ها را به‌عنوان «شخصیت سال» 1400 انتخاب کرد، تعداد کمی از افراد به گروه دیگری از زنان که تحت تأثیر منفی این پیامدها قرار گرفتند توجه کردند - همسران مردانی که درگیر کارهای نامناسب یا حتی مجرمانه (در برخی موارد) بودند. رفتار جنسی برای این زنان، آزار و اذیت جنسی به معنای خیانت نیز هست.

به طور کلی، مردان بیشتر از زنان خیانت می‌کنند: طبق داده‌های اخیر نظرسنجی عمومی اجتماعی (GSS) 20 درصد از مردان خائن و 13 درصد از زنان گزارش کردند که در زمان ازدواج با فردی غیر از همسرشان رابطه جنسی داشته‌اند.

 

با این حال، همانطور که شکل بالا نشان می دهد، این شکاف جنسیتی بر اساس سن متفاوت است. در میان بزرگسالان 18 تا 29 ساله که  ازدواج کرده اند، زنان کمی بیشتر از مردان در خیانت مقصر هستند (11٪ در مقابل 10٪). اما این شکاف به سرعت در بین سنین 30 تا 34 سال معکوس می شود و در گروه های سنی بزرگتر بیشتر می شود. خیانت در مردان و زنان در دوران میانسالی افزایش می یابد. زنان در دهه 60 خود بیشترین میزان خیانت (16٪) را گزارش می کنند، اما این سهم در بین زنان 70 و 80 ساله به شدت کاهش می یابد. در مقایسه، میزان خیانت مردان 70 ساله بالاترین (26٪) است و در بین مردان 80 ساله و بالاتر (24٪) همچنان بالا است. بنابراین، شکاف جنسیتی در خیانت در میان مسن ترین گروه سنی (سن بالای 80 سال) به اوج می رسد: تفاوت 18 درصدی بین مردان و زنان.

 

 


داده های مربوط به خیانت دهه 1990 نشان می دهد که مردان همیشه بیشتر از زنان خیانت می کنند. با این حال، مردان مسن‌تر نسبت به همسالان جوان‌تر خود در گذشته، بیشتر خیانت نمی‌کردند. در دهه 1990، میزان خیانت در میان مردان 50 تا 59 ساله (31 درصد) و زنان 40 تا 49 ساله (18 درصد) به اوج خود رسید. برای مردان و زنان در انتهای طیف سنی پایین تر بود. بین سال‌های 2000 تا 2009، بیشترین میزان خیانت به مردان 60 تا 69 ساله (29 درصد) و زنان 50 تا 59 ساله (17 درصد) منتقل شده است. در همین حال، شکاف جنسیتی در سنین 80+ از 5 درصد به 12 درصد در دو دهه افزایش یافته است.

احتمالاً یک اثر نسلی یا گروهی به این شکاف جنسیتی در حال تغییر در خیانت کمک می کند. همانطور که نیکلاس ولفینگر در مشاوره فمیلیکو قبلی اشاره کرد، آمریکایی‌هایی که در دهه‌های 1940 و 1950 متولد شده‌اند، بالاترین میزان رابطه جنسی خارج از ازدواج را گزارش کردند، شاید به این دلیل که آنها اولین نسل‌هایی بودند که در طول انقلاب جنسی به بلوغ رسیدند. تحلیل من بر اساس جنسیت نشان می دهد که مردان و زنان در رابطه با رابطه جنسی خارج از ازدواج از الگوی سنی کمی متفاوت پیروی می کنند. زنان متولد دهه 1940 و 1950 بیش از سایر زنان نسبت به همسر خود خیانت می کنند و مردان متولد دهه 30 و 40 نسبت به سایر گروه های سنی مردان دارای نرخ بالاتری هستند. نرخ بالاتر خیانت در بین این دو گروه به تغییر الگوی شکاف جنسیتی با افزایش سن آنها در طول زمان کمک می کند.

علاوه بر جنسیت و سن، میزان خیانت با تعدادی دیگر از عوامل جمعیتی و اجتماعی نیز متفاوت است. به عنوان مثال، خیانت در میان بزرگسالان سیاه پوست تا حدودی رایج تر است. حدود ۲۲ درصد از سیاهپوستانی که ازدواج کرده‌اند، گفته‌اند که به همسرشان خیانت کرده‌اند، در حالی که این رقم در سفیدپوستان ۱۶ درصد و اسپانیایی‌ها ۱۳ درصد است. و در میان مردان سیاه پوست، این میزان بالاترین میزان است: 28 درصد گزارش کردند که با فردی غیر از همسرشان رابطه جنسی داشته اند، در مقایسه با 20 درصد مردان سفید پوست و 16 درصد از مردان اسپانیایی تبار.

هویت سیاسی، پیشینه خانوادگی و فعالیت مذهبی یک فرد نیز به خیانت یا عدم خیانت بستگی دارد. به طور کلی، دموکرات‌ها، بزرگسالانی که در خانواده‌های سالم بزرگ نشده‌اند، و کسانی که به ندرت یا هرگز در مراسم مذهبی شرکت نمی‌کنند، بیشتر از دیگران به همسر خود خیانت کرده‌اند. به عنوان مثال، 15 درصد از بزرگسالانی که با هر دو والدین بیولوژیکی بزرگ شده اند، قبلاً به همسر خود خیانت کرده اند، در مقایسه با 18 درصد از افرادی که در خانواده های سالم بزرگ نشده اند.

از سوی دیگر، داشتن مدرک دانشگاهی با شانس بالاتر خیانت مرتبط نیست. تقریباً سهم مساوی از بزرگسالان تحصیل کرده دانشگاهی و آنهایی که دبیرستان یا تحصیلات کمتری دارند به همسر خود خیانت کرده اند (16٪ در مقابل 15٪)، و سهم در میان بزرگسالان با تحصیلات دانشگاهی کمی بیشتر است (18٪).

با توجه به اینکه بسیاری از این عوامل می توانند به هم مرتبط باشند، من در روانشناسی فمیلیکو یک مدل رگرسیون را برای آزمایش تأثیر مستقل هر عامل اجرا کردم. اساساً با مساوی نگه داشتن سایر عوامل، آیا هر یک از عوامل باز هم به احتمال خیانت مرتبط است؟ مشخص شد که بیشتر این تفاوت ها (مانند سن، نژاد، هویت حزب، حضور در مراسم مذهبی، سابقه خانوادگی) حتی پس از کنترل عوامل دیگر قابل توجه است. و سطح تحصیلات یک فرد ارتباط قابل توجهی با خیانت ندارد.

با این حال، وقتی صحبت از اینکه چه کسی بیشتر خیانت می کند به میان می آید، مردان و زنان ویژگی های بسیار کمی دارند. مدل‌های رگرسیون جداگانه بر اساس جنسیت نشان می‌دهند که برای مردان، جمهوری‌خواه بودن و بزرگ شدن در خانواده‌ای دست نخورده، پس از کنترل عوامل دیگر، با شانس کمتری برای خیانت مرتبط نیست. اما نژاد، سن و حضور در مراسم مذهبی هنوز عوامل مهمی هستند. به همین ترتیب، سطح تحصیلات مردان نیز به طور مثبتی با احتمال خیانت آنها مرتبط است. در مقایسه، شناسه مهمانی، سابقه خانوادگی، و حضور در مراسم مذهبی همچنان عوامل مهمی برای خیانت در میان زنان هستند، در حالی که نژاد، سن، و میزان تحصیلات عوامل مرتبطی نیستند. در واقع، حضور در مراسم مذهبی تنها عاملی است که اهمیت ثابتی را در پیش‌بینی احتمال خیانت زنان و مردان نشان می‌دهد.

خیانت برای فردی که مورد خیانت قرار می گیرد دردناک است و می تواند برای رابطه مضر باشد. اگرچه یافتن آماری در مورد ارتباط بین خیانت و طلاق دشوار است، تجزیه و تحلیل من بر اساس داده های GSS نشان می دهد که احتمال طلاق یا جدایی بزرگسالانی که خیانت کرده اند بسیار بیشتر است.

یکی از نشانه های مردان خیانتکار، ریسک پذیری است. البته خصوصیت ریسک پذیری برای مردان در بیشتر مواقع می‌تواند باعث پیشرفت در زندگی شود اما گاهی اوقات می‌تواند بستر خیانت را فراهم کند. مردان ریسک پذیر ممکن است حتی به این مسئله فکر کنند که اگر خیانت شان فاش شود چه چیزهایی را ازدست می‌دهند. در واقع آن ها میزان ارزشمندی زندگی و رابطه زناشویی شان را می‌سنجند و به این مسئله فکر می‌کنند که در قبال فاش شدن بی وفایی به همسرشان چه چیزی را از دست می‌دهند و شاید هم کاملا نسبت به زندگی شان بی تفاوت هستند.

به طور معمول یکی از دلایل خیانت مردان نبود رابطه عاطفی و صمیمانه میان زوجین است. بنابراین هرچه میزان وابستگی میان زوجین کمتر باشد، احتمال ریسک پذیری مردان برای خیانت بیشتر می‌شود.

منبع: 

https://ifstudies.org/blog/who-cheats-more-the-demographics-of-cheating-in-america

https://familico.ir/betrayal-counseling/

 
 نظر دهید »

روان درمانگر کیست؟

20 آذر 1400 توسط ملیحه مهتابیان

 

یک روان درمانگر از گفتار درمانی برای درمان مشکلات عاطفی و بیماری های روانی افراد استفاده می کند. بسته به درجه و تخصص آنها، روان درمانگران می توانند روانپزشک، روانشناس، مشاور یا مددکار اجتماعی باشند. آنها می توانند با افراد، زوج ها، گروه ها یا خانواده ها کار کنند.

روان درمانگران از گفتار درمانی برای کمک به مدیریت ناآرامی عاطفی عمومی یا آسیب یا بیماری حاد استفاده می کنند. آنها همه چیز را از غم و اندوه روزانه گرفته تا اختلالات روانی خاص مانند افسردگی یا اضطراب درمان می کنند. گاهی اوقات از گفتار درمانی همراه با داروها یا تغییر سبک زندگی استفاده می شود. با این حال، همه روان درمانگران مجوز تجویز دارو را ندارند.

یک روان درمانگر چه می کند؟
روان درمانگران از گفتار درمانی استفاده می کنند تا به شما کمک کنند زندگی بهتر و سالم تری داشته باشید. نشان داده شده است که روان درمانی احساسات و رفتار را بهبود می بخشد و با تغییرات مثبت در بدن و مغز همراه است.

نقش روان درمانگر در گفتار درمانی عبارت است از:

راه حلی برای مشکل خود ارائه دهید

در مورد آن وارد بحث شوید

به شما کمک می کند تا بفهمید چه چیزی را از سر می گذرانید

مکالمه خود را تحلیل کنید

به شما کمک می کند تا اعمال خود را تغییر دهید

آموزش و پرورش

روان درمانگران آموزش های ویژه ای در زمینه روانشناسی و مشاوره دارند. آنها تحصیلات تکمیلی را برای دریافت مدرک دکترا و تبدیل شدن به یک درمانگر عملی به پایان می‌رسانند.

پس از گذراندن دوره کارشناسی، فرآیند تبدیل شدن به یک روان درمانگر شامل موارد زیر است:

مدرک دکترا بگیرید. برخی از افراد فقط با یک کارشناسی ارشد تمرین می کنند، اما آنها مشاور در نظر گرفته می شوند، نه روانشناس یا روانپزشک. (هر ایالت الزامات خود را برای تمرین به عنوان روان درمانگر تعیین می کند.)

قبولی در آزمون برای تمرین حرفه ای در روانشناسی (EPPP).

ساعات تمرین خود را کامل کنید، معمولا بین 1500 تا 1600 ساعت تجربه عملی و تحت نظارت.

دلایل مراجعه به روان درمانگر
روان درمانگران از گفتار درمانی برای کمک به شما برای حل مشکلات زندگی روزمره استفاده می کنند که عبارتند از:

حل مشکلات رابطه

کاهش اضطراب یا استرس ناشی از کار یا موقعیت های دیگر

زندگی با تغییرات اساسی زندگی

مدیریت واکنش های ناسالم

کنار آمدن با یک مشکل جدی سلامتی

بهبودی از سوء استفاده

رسیدگی به مشکلات جنسی

خواب بهتر

گاهی اوقات این مسائل روزمره می توانند به چالش های بزرگ تری تبدیل شوند. در مرکز روانشناسی آویژه

روان درمانگران اغلب اختلالات سلامت روان را تشخیص داده و درمان می کنند:

اختلالات اضطرابی

اختلالات خلقی

اعتیادها

اختلالات اشتها

اختلالات شخصیت

اگر هر یک از این چالش ها را تجربه می کنید، ممکن است از روان درمانی بهره مند شوید. روان درمانگر به شما کمک می کند تا این مسائل را حل کنید و احساس بهتری داشته باشید.

روان درمانی چیست؟ آیا می‌دانید درمان مشکلات روحی و روانی چگونه انجام می‌شود؟ این سوالات ممکن است برای بسیاری از افراد پیش بیاید و هنگامی که بخواهند برای درمان اقدام کنند دچار تردید شوند. افرادی که برای مشکلات و اختلالات خود به روان درمانی روی می‌آورند با شناخت احساسات، هیجانات و خلق و خوی خود و همچنین کسب مهارت در مدیریت و کنترل برخی احساسات گامی بزرگ و ارزشمند برای سلامت روان خود برمی‌دارند. در این مقاله قصد داریم به بررسی انواع روان درمانی و تکنیک‌های این نوع از درمان بپردازیم. با ما همراه باشید.

 منظور از روان درمانی چیست؟
روان درمانی به معنای حل و درمان مشکلات و اختلالاتی است که به روح و روان انسان مربوط می‌شود. این روش یک شیوه‌ی درمان است که به شکل تعاملی میان درمانجو و درمانگر انجام می‌گیرد. این روش در بهبود انواع مشکلات روانی مانند افسردگی و اضطراب، آسیب‌های روحی نظیر از دست دادن عزیزان یا شکست خوردن در عشق قبل از ازدواج، اعتیاد و بسیاری از موارد دیگر می‌تواند موثر واقع شود.

 روان درمانگر کیست؟
اگر بخواهیم بگوییم روان درمانگر کیست می توان گفت که روان درمانگر یک اصطلاح کلی است که می‌تواند به افراد با مدارک علمی مختلف تعلق گیرد. به عبارت دیگر روان درمانگر می‌تواند روانشناس، روانپزشک، روانکاو یا مددکار اجتماعی باشد که با توجه به تخصص و مدرک مورد نیاز، روان درمانی را نیز برای افراد انجام دهد. روان درمانگر به مراجعه کننده کمک می‌کند تا مشکلات روانی خود را بشناسد، دلایل این مشکلات به او نشان می‌دهد و در نهایت کمک می‌کند تا بتواند بر آن‌ها غلبه کرده و آن‌ها را حل کند. به کارگیری نظریه‌های روان درمانی در جهت بهبود افراد نیز یکی دیگر از اقدامات روان درمانگر است.

منبع:

روانشناسی آویژه

https://www.webmd.com/a-to-z-guides/what-is-psychotherapist

 https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/

 
 نظر دهید »

تفاوت بین یک روانشناس و یک روانکاو چیست؟

20 آذر 1400 توسط ملیحه مهتابیان

تصویر رایج روانکاوی شباهت زیادی به کارتون های تلوزیونی دارد: بیمار روی کاناپه، که به طرز ناراحت کننده ای آسیب های گذشته و ترس های سرکوب شده را لایروبی می کند. دکتر احتمالاً ریش و عینک دارد، اخم می کند و به طور تصادفی شبیه زیگموند فروید است.

فروید مولد روانکاوی است و بیش از یک قرن بعد هنوز منبع بسیاری از تصورات رایج (و تصورات نادرست) در مورد این شکل از درمان است. فروید که مردی در دوران پربازدارنده‌اش بود، ایده‌های عجیب و غریبی داشت - به‌ویژه در مورد رابطه جنسی، تأثیر طولانی‌مدت تمرین‌های کوچک و زنان - اما او ایده‌های خوب زیادی هم داشت. که مورد آخر اساس روانکاوی مدرن را تشکیل می دهند.

دکتر جاناتان شیدلر، پروفسور و درمانگر بالینی، در مقاله‌ای در وب‌سایت انجمن روان‌شناسی آمریکا Monitor On Psychology، چنین می‌گوید: «توسعه تفکر روان‌کاوانه به فروید ختم نشد، همان‌طور که پیشرفت فیزیک با نیوتن یا نیوتن خاتمه یافت. توسعه سنت رفتاری در روانشناسی با واتسون به پایان رسید.

روانکاوی (که گاهی اوقات درمان روان پویشی نامیده می شود) شاخه ای از روانشناسی بالینی است که به لطف برخی از باورهای فروید بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است. همچنین از زمانی که او این اصطلاح را در سال 1896 ابداع کرد، این مورد به طور قابل توجهی تغییر کرده است.

آیا به دنبال حرفه ای در زمینه روان درمانی فکر می کنید؟ در نظر گرفتن تحت درمان؟ در هر صورت، باید تفاوت بین روانشناس و روانکاو را بدانید. در این مقاله به سوال زیر پاسخ خواهیم داد:

تفاوت بین روانشناس و روانکاو چیست؟
کوتاه‌ترین و ساده‌ترین پاسخ این است که روان‌شناسی یک رشته است و روانکاوی یکی از تکنیک‌های درون آن رشته است که روانکاوان را به نوعی روان‌شناس تبدیل می‌کند. مشکل این پاسخ ساده این است که همه روانکاوان روانشناس نیستند. برخی از آنها روانپزشک یا حتی مددکار اجتماعی بالینی هستند. فروید احتمالاً به ما می‌گوید برای پاسخ به این سؤال عمیق‌تر کاوش کنیم، پس بیایید آن را تجزیه کنیم.

روانشناسان متخصصان سلامت روان با مدرک دکترا در روانشناسی هستند. بسیاری از روانشناسان آموزش های بالینی را گذرانده اند و با بیماران کار می کنند، اما روانشناسان پژوهشی نیز وجود دارند که نحوه عملکرد ذهن انسان و ذهن حیوانات را مطالعه می کنند.

روانپزشکان پزشکان پزشکی با MD یا DO هستند که تخصص خود را در درمان مشکلات سلامت روان انتخاب کرده اند. از آنجایی که آنها پزشک هستند، می توانند دارو تجویز کنند.

روانکاوها پزشکانی هستند که نوع خاصی از روان درمانی را بر اساس نظریه هایی انجام می دهند که ابتدا توسط فروید ارائه شد و بعداً توسط متخصصان این حوزه بسط یا اصلاح شد.

رویکرد روانشناسان و روانکاوان چگونه متفاوت است؟
رویکرد عملی در واقع بیشتر یکسان است. هم روانشناسان بالینی و هم روانکاوان با بیماران ملاقات می کنند، از آنها سؤال می پرسند، به پاسخ های آنها گوش می دهند و راه هایی را برای کمک به آنها ارائه می دهند تا احساس بهتری داشته باشند. مهم ترین تفاوت ها معمولاً شامل انواع سؤالاتی است که پزشکان می پرسند و راه حل هایی که ارائه می دهند.

روانشناسان با این فرض عمل می کنند که با در نظر گرفتن ابزارها و استراتژی های مناسب، افراد می توانند یاد بگیرند که در مورد خود و زندگی خود متفاوت فکر کنند. در نتیجه، آنها می توانند با ترس روبرو شوند، بر افسردگی و اضطراب غلبه کنند، علائم یک بیماری روانی یا اختلال استرس پس از سانحه را مدیریت کنند یا فقط از زندگی بیشتر لذت ببرند. برخی از روانشناسان به بررسی گذشته بیماران می پردازند تا دلایل اصلی مشکلات آنها را جستجو کنند، اما به طور کلی، بیشتر آنها از یک رویکرد آینده نگر برای حل مسئله استفاده می کنند که معمولاً به عنوان درمان شناختی رفتاری (یا CBT) شناخته می شود. ایده حاکم بر این است که افکار ما بیشتر از شرایطمان به احساسات ما کمک می کند، بنابراین تغییر در طرز فکر می تواند ما را شادتر یا کمتر مستعد افسردگی و اضطراب کند.

روانکاوان معتقدند که بیماران (و مسائل آنها) بسیار پیچیده تر هستند. درک – نه از بین بردن – احساسات نهفته در افسردگی و اضطراب راه بهتری برای کمک به افراد برای دستیابی به سلامت روان و سلامت عاطفی است. روانکاوها با این فرض عمل می کنند که ضمیر خودآگاه تنها بخش کوچکی از آنچه ما هستیم است، و ضمیر ناخودآگاه (که توسط تجربیات و روابط اولیه ما شکل گرفته است) کمک زیادی به مسائل ما و گاهی مقاومت ما در برابر کار می کند.

تاریخچه علم روانکاوی متعلق به چه زمانی است؟
پایه گذار مکتب روانکاری زیگموند فروید است و می‌توان گفت علم روانکاوی با نام او گره خورده است. زیگموند فروید دکتر روانکاو و روانشناس اهل اتریش بود که تحقیقات خود را در زمینه روانکاوی در دهه ۱۸۹۰ آغاز کرد. او در ابتدا متخصص مغز و اعصاب بود و دریافت برخی از بیماری‌های روانی به دلیل مشکلات جسمانی نیست؛ بلکه در اثر عوامل ذهن او به وجود آمده‌اند. فروید تحقیقات خود را در زمینه اختلالات شخصیتی و روانی ادامه داد که نتیجه‌ی آن دیدگاه روانکاوی بود. او در مسیر درمان روانکاوی نظریه‌های گوناگونی مانند عقده‌ی ادیپ و الکترا، خودآگاه و ناخودآگاه، شخصیت و… را بیان کرد و علی‌رغم مخالفت‌های بسیاری که با او شد توانست انجمن روانکاوی جهان را تشکیل دهد و به عنوان پایه گذار مکتب روانکاوی و پدر این علم شناخته شود.

روانکاوی برای درمان کدام اختلالات روانی کاربرد دارد؟
اگر شما هم از اختلالات روانی رنج می‌برید و قصد دارید برای درمان خود اقدام کنید باید بدانید که با توجه به نوع اختلال خود به روانکاو، روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید. برخی از بیماری‌ها یا اختلالاتی که می‌توانید برای درمان آن در یک دوره روانکاوی شرکت کنید یا به پزشک روانکاو مراجعه کنید به شرح زیر است:

استرس و اضطراب
داشتن رفتارهای خود تخریبی
فوبیا
افسردگی
مسائل ارتباطی با دیگران
وسواس فکری
مشکلات جنسی
اختلال روانشناختی
و…
منبع:

روانشناسی آویژه

https://www.noodle.com/articles/what-is-the-difference-between-a-psychologist-and-a-psychoanalyst

https://moshaverehkhanevadeh.blogsky.com/

 
 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 156
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مشاوره روانشناسی زنان

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس